دکتر مامانم نوبت اینترنتی برای مطبش نداشت و نوشته بود رزرو مشاوره تلفنی و یک درمانگاه هم دو روز در هفته حضوری. امروز صبح رفتم از درمانگاه نوبت گرفتم. بعد یکی دو ساعتی جایی کار داشتم رفتم (البته در اصل کار تراشیدم برای خودم). بعد باز رفتم دو ساعت دیگه تو همون درمانگاه نشستم. بعد برای مامان تپسی گرفتم و اومدن. بعد که صدام زد و رفتم هزینه رو پرداخت کنم گفت کد ملی، گفتم ندارم و در اینجا یک صحنهی تاریخی رقم خورد. گفت دویست و فلانقدر! چون ایرانی نیستید هزینه سه برابره! یک ویزیت معمولی؟ دویست و شانزده هزار تومان؟ گفتم بابا ما اقامت داریم، نباید اینطوری باشه. با لحن بدی گفت به من هیچ ررربطی نداره، با رای مشدد. من میدونستم این قانون برای توریستها و اونایی که تمدید اقامتشون تاخیر افتاده و ایناست، ولی اون نمیدونست. یه کم توضیح دادم و دید مادرم دفترچه بیمه دارن (که البته با هزینهی شخصی و با مکافات زیاد شش ماهی میشه که فقط برای شخص مادرم گرفتیم و هزینهی بیمه از هزینههای کسرشدهی دارو و درمان بیشتر شده (که البته جای شکر داره، ولی بازم...) و نمیدونم اصلا چرا مامانو بیمه کرد آقای!) بالاخره کوتاه اومد. ولی لحنش اثر بدی روم گذاشت. راستش من تو این چیزا از اون پوستکلفتا بودم، ولی نمیدونم چی شده جدیدا حساس شدم. قشنگ رفتم تو خودم، تا به خونه برسیم هم درنیومدم.
- تاریخ : سه شنبه ۲۴ تیر ۹۹
- ساعت : ۱۹ : ۴۷
- نظرات [ ۰ ]