از اونجایی که ممکنه کسی دلش بخواد و در دسترسش نباشه لطفا هر کی ممکنه هوس آبدوغ خیار کنه، نره ادامه مطلب :)
ما آبدوغ خیار نمیخوریم هیچوقت، به جاش نانترماست میخوریم که دقیقا توش نون داره و ماست و آب و البته شکر! میدونم شماها نمکی میخورین، ولی ما شیرین میخوریم. برعکس شیربرنج که شماها شیرین میخورین و ما نمکی میخوریم.
امروز تصمیم گرفتم برای فقط خودم آبدوغ خیار درست کنم. رفتم سر یخچال دیدم از اون همه سبزی که تو دستوره، فقط ریحون داریم اونم تو سبزی خوردن. گفتم عب نداره. بعد باز نگاه کردم دیدم کلا خیار هم نداریم. با اینکه خیار از ارکان این غذاست و به فتوای شف اعظم، ترک خیار، عمداً أو سهواً سبب بطلان غذا میشه، اما پروسهی تهیهی غذا شروع شده بود و دیگه نمیشد متوقفش کرد (کارها وقتی کلیدشون تو ذهن من میخورن یعنی شروع شدن و به جرأت میتونم بگم قریب به اتفاق کارهایی که قصد میکنم رو حتما انجام میدم. یادمه تو محل کارم یه دکتری بود که همیشه از این ویژگیم تعریف میکرد و میگفت وقتی تصمیم میگیری یعنی دیگه انجامش میدی. لفتش هم نمیدی، تصمیم همانا و انجام همانا!). خلاصه مواد اولیهام حسابی میلنگید و منم لنگ لنگان درستش کردم. یه ملاقه ماست هم زدم. چند پر ریحون خورد کردم، سه دونه گردو ریز کردم، یه کم گل محمدی، نیم مشت کشمش پلویی و آب. گفته بود شیر، ولی من آب ریختم. شیر دوست ندارم. ریحونی هم که خورد کردم نصفشو ریختم، چون سبزی زیاد دوست ندارم. گردوش ده تا باشه بهتره :))) گل محمدی رو قبل از سرو از تو مواد درآوردم و ریختم دور. شاید یه پینچ بریزیم بس باشه. شکر هم هرچقدر دل تنگم خواست ریختم :)
بد نبود، ولی مزهی فضایی و ماورایی هم نداشت. من عاشق خیارم، شاید دفعهی بعد با خیار بهتر بشه. شاید ماستش ترش باشه خوشمزهتر بشه. شاید اگه نیم ساعت قبلش تهبندی نکرده باشم بیشتر بچسبه. شاید اگه از زیر آفتاب بیرحم بیرون برسم خونه و چشمم بخوره بهش برام بهشتی بشه اصلا! ولی در هر حال امروز روز آبدوغ خیار نبود و نتونست نظر مساعدمو جلب کنه.
مامان دیدن من واسه خودم درست کردم، گفتن واسه بقیه هم فقط گردو خورد کنم بریزم تو ماستشون. حالا سر سفره یکی یکی میگن واسه من گردو نداشته باشه هااا! مامان از داداشم پرسید چرا؟ جواب میده "چون میگن ماستو نباید با گردو بخوریم" در جواب مامان که میپرسن کی گفته میگه ابوعلی سینا. ما (من و هدهد و مامان) گفتیم ابوعلی سینا گفته یا ابوریحان بیرونی؟ :))) (اسم دختر داداشم ریحانه است)
- تاریخ : دوشنبه ۶ مرداد ۹۹
- ساعت : ۱۷ : ۳۴
- ادامه مطلب
- نظرات [ ۰ ]