قرار بود نوبتی بگیرم که سایتش هشت صبح باز میشه و خیلی سریع نوبتها پر میشه. هفت و پنجاه و پنج دقیقه مدارک رو آماده کردم و بعد سرخوشانه اینور اونور میرفتم. آقای هم هی میگفتن بیا بشین پای گوشیت که آماده باشی. منم میگفتم آمادهام بابا! سایتم که هنوز باز نشده. بعد هم گفتم من تا فلانجا برم زود میام. آقای گفتن اگه تو تونستی امروز نوبت بگیری! منم در حالی که داشتم میرفتم با خنده دستی به محاسنم! کشیدم و گفتم آ این ریشم، اگه من امروز نوبت نگرفتم!
و آقای رفتن.
و من دو دقیقه به هشت وارد سایت شدم.
و سایت بر خلاف دفعهی قبل خیلی کند بود.
و من نمیتونستم دستخط روی مدارک رو بخونم!
و هی سایت ارور میداد.
و من هی صفحههای جدید باز میکردم.
و بالاخره وارد صفحهی نوبت شدم
و فرم رو پر کردم
و از مدارک عکس خواست که در جریانش نبودم
اما گفتم با گوشی میگیرم میفرستم
اما لینک بارگذاری عکس کار نمیکرد
اما من ناامید نشدم و گفتم شاید با گوشی نمیشه
اما وقتی با لپتاپ هم امتحان کردم بازم نشد
اما من کوتاه نیومدم، آخه ریشم گرو بود
و رفتم از اونی که آنلایناً سؤالا رو جواب میده (اپراتور؟) پرسیدم این چشه؟
گفت سایت مشکل داره، فردا به اندازهی دو روز نوبت باز میشه!
گفتم بی..... اح..... لع..... من ریشم گرووووووست! میفهمی؟
نه هیچکدومو نگفتم، گفتم ممنون :|
و حالا مامان میگن برو تیغ و ماشینو بیار☻
مامااااان! توروخدا!!! آبروم میره ☹
+ بله خب، ریشم به اندازهی پر سیمرغ ارزشمنده، چی فکر کردین؟