مونولوگ

‌‌

بیست و دو


یک عالمه که چه عرض کنم، خیلی عالمه حرف زدیم. تا حالا نشده بود اینطوری با داداشم، برادرم، مهندس منزل، حرف بزنم. کوتاه‌تر از اینا بوده و به ندرت و نه اصلا نصف این بار عمیق. نه داغ می‌کرد، نه بحث رو ول می‌کرد، نه بی‌تفاوت بود، اتفاقا خوب هم پیگیر بود. دقیقا برعکس همیشه. کلا کسی رو داخل آدم حساب نمی‌کنه که بخواد باهاش بحث کنه. منم که از همون اول یه دایره‌ی قرمز دورم بود، با هرکی بحث می‌کرد با من نمی‌کرد، می‌گفت غیرمنطقی حرف می‌زنی. ولی حس می‌کردم چون تو بحث هم‌پای خودش می‌تونم استدلال کنم فرار می‌کنه. امشب نه گفت غیرمنطقی حرف می‌زنم، نه از واکنش‌ها و نوع جواب دادن‌هاش چنین چیزی برداشت می‌شد، کاملا جدی جواب می‌داد و سؤال مطرح می‌کرد. حالا حرفم این‌ها نیست. حرفم اتفاق شگفتیه که افتاده و من نمی‌دونم دلیلش رو. و بجز کلیت اتفاق، موضوع بحث خیلی مهم بود و اصلا به فکرمم نمی‌رسید حاضر باشه در موردش حرف بزنه و بحث کنه. چقدر خوب بود این حرفا، گرچه با یه ملالی تموم شد. به هر حال مطرح شدنشون خیلی بهتر از نشدنش بود.
چقدر اتفاق غیرمنتظره‌ای بود، چقدر...

  • نظرات [ ۳ ]
فاطمه :)
۲۶ مهر ۹۸ , ۰۰:۴۹

الان با یه نفر حرف زدین همون داداشتون که میره طبقه بالا ؟ و همه اون کلمه ها که بین دو ویرگولن بدلن؟

ببین کار خدا رو :) شایدم برای تنهاییه و کسی نیست جو رو بپاشونه :)

پاسخ :

آره همه‌شون یه نفرن :)
اینکه از سر تنهایی و نبود مصاحب مجبور به صحبت شده که اصلا جزء گزینه‌ها نیست، نه برای من نه برای اون، چرا که هر دو خلوت‌گزینی رو دوست داریم. ولی اینکه چون کسی نبوده که بحث رو بشنوه (چون این حرفای ما برای بقیه کسل‌کننده و عجیب میاد) و بحث رو منحرف کنه، آره، احتمالش هست.
:))
من ...
۲۶ مهر ۹۸ , ۰۱:۲۴

چقدر این حرف زدن ها خوبن...

انگار یه دیوار نامرئی رو آجر آجر پایین میاری

پاسخ :

آفرین، خیلی تشبیه خوبی کردی. نمی‌دونم اون دیوار اصلا چرا بالا میره که بعد بخوایم بیاریمش پایین.
پارادوکس ‌
۲۶ مهر ۹۸ , ۱۲:۴۳

خیلی از مشکلاتی که ما آدما باهم داریم بابت اون حرف هایی که باید میزدیم و نزدیم ، باید میشنیدیم و نشنیدیم ...که البته همچین کار راحتی هم نیست ...

پاسخ :

اوهوم، همینطوره.
اصلا راحت نیست راستش، چون اگه بخوایم هرچی تو ذهنمونه بگیم که مشکل ایجاد نشه باید صبح تا شب فقط در حال ارائه‌ی توضیحات باشیم به آدمای مختلف.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan