- تاریخ : چهارشنبه ۱۳ شهریور ۹۸
- ساعت : ۱۵ : ۳۸
- نظرات [ ۸ ]
به نظرم لازمه هر شهری یه مرکز داشته باشه. جایی که رسیدن بهش آسونترین راهها باشه، جایی که از ساکن و مسافر، هرکی توشه، اگه راه گم کنه، اگه خسته باشه، اگه خوشحال باشه، اگه ناراحت باشه، اگه میخواد از خونهش بزنه بیرون، اگه بیجا و مکان باشه، اگه بخواد قرار بذاره، اگه بخواد خلوت کنه، اگه بخواد خوش بگذرونه، اگه بخواد عزاداری کنه، اگه تازه متولد شده یا اگه تازه مرده، در هر حالی بتونه روش حساب کنه. مرکزی که آغوشش باز باز باز باشه، مرکزی که خودش آدمو صدا بزنه، مرکزی که آدمو دوست داشته باشه و آدمهام دوستش داشته باشن. شهر باید مثل مشهد باشه، مثل قم...
دچارِ فیشنگار
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۵:۵۷
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۵:۵۷
تا اونجا رفتین جمشیدیه هم یه سر بزنید :) خنکه
خیابونای زعفرونیه هم شاید جذاب باشه اگه خودت نخوای بشینی پشت فرمون
پا ییز
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۷:۰۳
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۷:۰۳
Shahr bayad haram e Emam Reza dashte bashe
Na mashhad budan va na har harami
فاطمه م_
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۹:۴۱
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۹:۴۱
من چون دوباره رفتم تو جو کتاب کآشوب، یاد این نقل قول از حمیدرضا قادری افتادم تو یکی از روایتهای کتاب:
این شهرهای بیامامزاده و حرم چقدر سردرگماند. آدم باید در شهرش جایی داشته باشد که به سمتش جاری شود. آنجا آرام بگیرد. شاید هم آتش بگیرد.
پا ییز
۱۳ شهریور ۹۸ , ۲۰:۳۳
۱۳ شهریور ۹۸ , ۲۰:۳۳
Hum mas'ale ye mohemmie
Ye dokhtare shirazi bud tu khabgah ke migoft man duri o ghorbat e inja ro ba emam reza tahammol mikonam
Alhamdo le Allah
پا ییز
۱۴ شهریور ۹۸ , ۰۲:۰۱
۱۴ شهریور ۹۸ , ۰۲:۰۱
Javabet be paradox ye "exactly" dare
Ghorbunet dokhtare ye avazi ke insta accept nazadi
Daisy
۱۴ شهریور ۹۸ , ۱۳:۱۴
۱۴ شهریور ۹۸ , ۱۳:۱۴
اول فکر کردم داری از تهران تعریف میکنی :)
بعد حس کردم داری نقد میکنی :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
آخرین مطالب