مونولوگ

‌‌

بیست و هفت تا تیر


امروز صبح یه ویزیت بارداری در منزل داشتم. فشارسنج، ترازو، سونیکید (جیبی)، گلوکومتر و... بهانه‌م برای خرید اینا همین ویزیت در منزل بود، گرچه تو خیالاتم اینا رو واسه دفتر کاری که تو کابل دایر خواهم کرد استفاده می‌کنم!!

نزدیک شب هم رفتم تمرین رانندگی، جلسه چهارم بود. برخلاف جلسه‌ی سوم که همه‌ش وسط شهر و خیابون‌های پرتردد بودیم، امروز تمام مدت تو صدمتری بودیم. لاین سرعت هم رفتم حتی :) جلسه‌ی قبل مامانم خطاب به مربی گفت پسرام هیچ‌کدوم آموزش رانندگی نرفتن، نشستن پشت فرمون و از همون اول هم قشنگ روندن. این حرف مامانم واقعا راسته (متاسفانه 😁). مربی هم به مامانم گفت حاج خانوم دخترتم استعداد رانندگی داره ها! این جلسه که نشستم گفت دیروز تمرین داشتی؟ گفتم نه، خودتون گفتین تا من نگفتم با ماشین بابات تمرین نکن. آخرشم گفت امروز عالی بودی :)
ولی من با تقریب خوبی می‌تونم بگم این تعاریف، تکنیک‌های جذب مشتریه. به خصوص در مورد مامان سختگیر من که هی میگن پس چرا یاد نمی‌گیره دیگه؟ :| اونم مجبوره بگه امروز پیشرفت داشته و خوب بوده و فلان و بهمان که مامان نزنه زیر کاسه کوزه‌ی کاسبی بنده خدا. خب البته اون بنده خدا نمی‌دونه در این مورد تصمیم با مامانم نیست و اگه ایشون هم از عملکرد مربی راضی نباشه من ادامه میدم همچنان.

نمی‌دونم برای شمام پیش اومده یا نه که روزه بگیری و وسط روز احساس کنی می‌خوای با دست خودت روزه‌تو بکوبی تو فرق سر خودت! بعد هم بری روزه رو باز کنی تا از عذاب وجدان راحت بشی.

  • نظرات [ ۳ ]
مِلوچِک .
۲۸ تیر ۹۸ , ۰۰:۳۱
رانندگی آسونه،فقط پارک دوبلش:)

مراقب فرق سرت باش:| بشکنه تا خوب شه مکافات داری:/

پاسخ :

پس به مربی بگم اول پارک دوبل بهم یاد بده :)

آره، چند سال پیش یه شبه‌شکستگی داشتم تو سرم که تا سال‌ها جاش درد می‌کرد!
پا ییز
۲۸ تیر ۹۸ , ۰۰:۴۶
نه! تکنیک جذب مشتری نیست 
اتفاقا اون مربی هست و واقع‌بینانه‌تر می بینه 
بعدشم در مقابل سرکوفتهای مادرت مغزت به همچین حمایتهایی احتیاج داره 


نه پیش نیومده 
چون روزه مستحبی رو میشه باز کرد نه واجب رو 
تازه مثل اینکه خنده داریِ روزه مستحبی اینه که مستحبه بازش کنی!

پاسخ :

با خط سوم موافق‌تر از خط دوم و با خط دوم موافق‌تر از خط اولم :)

روزه‌ی واجب غیر معین رو هم میشه تا قبل اذان ظهر باز کرد.
استحباب باز کردن روزه‌ی مستحبی هم فکر می‌کنم منوط به اینه که کسی بهمون چیزی تعارف کنه. آره؟
**هِلِناز **
۲۸ تیر ۹۸ , ۰۹:۵۹
اون روز تو لیبر بودم 
سونیکیت جیبی بود رو میز بود 
ماماها تو استیشن نبودن 
من روشنش کردم ار رو روپوش گذاشتم رو قلبم 
ولی صدا نمیداد :)))) فقط خش و خش هوا 
بعدم دیدم یکی داره میاد سریع خاموش کردم و سوت زدم :))) 

پاسخ :

:)))
اتفاقا منم همیشه دوست داشتم با سونیکید قلبمو گوش بدم، ولی چون مال خودم نبود نمی‌کردم. اینو که گرفتم سعی کردم قلب خودمو گوش بدم که نشد. بعد دیدم بره‌ی ناقلا به خاطر گرما پیرهنشو درآورده گفتم بخواب که قلبتو گوش بدم. تا گذاشتم بوم بوم بوم صدا کرد :)))
ولی کلا خش خشش زیاده، به NST و حتی سونیکیدهای پرتابل که از اینا بزرگترن نمی‌رسه. ان‌شاءالله بزرگ بشم از اونا واسه خودم می‌خرم ^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan