اگه فردا نرم واسه حرف مردمه، که نگن "تا دیروز که عروسی نمیرفت حالا چطور اومده؟ اینم رفته دانشگاه از این رو به اون رو شده!!!" اگه برم هم واسه حرف مردمه، که نگن "چقدر این خشکه مذهبیه که مجلس خواهرشم نمیاد." بعلاوه اگه نرم هرچقدر تا الان ازم دروغکی قدیسه ساختن از فردا به بعد بیشترترتر خواهد شد و اونوقت زندگی از این هم سختتر میشه. تازه من تو گوشیم آهنگ دارم و گوش میدم و هرکی با پیشفرضهای ذهنیش از من اینو ببینه سریع میگه "چی شده؟ نظرت راجع به آهنگ عوض شده؟" و من حوصله و توانشو ندارم که توضیح بدم چرا و چجور آهنگهایی گوش میدم. حالا اگه عروسی نرم همون آدم میاد میگه "تو که آهنگ گوش میدی، چه فرقی داره با عروسی که نمیری؟ چرا انقد ریاکاری؟" خوب من تو مجلس اذیت میشم، ولی جوری هم نیست که غیرقابل تحمل باشه برام، یعنی بخوام مجلس فردا رو برم میتونم. بخاطر همین ترجیح میدم برم و یه گوشهی بی سر و صداتر بشینم. همینقدر که دهانهای موردنظر ببینن منو! که مجبور نباشم بعدش کلی سؤال جواب بدم و نگاههای عجیب غریب رو تحمل کنم.
آه ای زندگی! برو گمشو دیگه، حوصلهتو ندارم. خیلی بیریخت شدی.
+ همهی این آتیشا از گور شوهر گرام خواهرم بلند میشه :/
- تاریخ : چهارشنبه ۲۲ آذر ۹۶
- ساعت : ۱۸ : ۲۹
- نظرات [ ۸ ]