مونولوگ

‌‌

مشهد، اصفهان

 

فرصت کمی دارم و گفتم بیام از یکی از جنبه‌های اصفهان بگم. اینکه شهر سرسبز با خیابون‌های پردرختیه. پشت چراغ تو سایه‌ی درخت بودیم خیلی جاها :)) مردمش مودب، باحوصله، خوش‌خلق و خوب بودن. اینجا خب مردم یه‌کم بی‌اعصابن :)) اونجا روی گشاده داشتن اونایی که باهاشون برخورد داشتم. بازار هم نشد بریم راستش، در حد یک ربع نقش جهان که فقط گز خریدیم و من دو تا دستبند برای جیم‌جیم. یعنی این نبود که بگم چون کاسب بودن خوش‌خلق بودن. خوشم اومد. البته شنیده بودم با افغانستانی‌ها خوب نیستن. گفتم تو این اوضاع که شاید بدتر هم باشه. ولی راستش هیچ افغانستانی‌ای ندیدم که بخوام تایید یا تکذیب بکنم. خودمونم که کسی اکثر قریب به اتفاق مواقع متوجه نمیشه افغانستانی هستیم. صاحب خونه‌ای که گرفته بودیم هم واکنشی به ملیتمون نشون نداد. یعنی فکر می‌کنم اونم حتی متوجه نشد. با اینکه پاسپورت من دست کارپردازش بود. چون روز خروج فهمیدیم اصلا پاسپورت رو از خونه خارج نکرده، چه برسه بده دست صاحب خونه و همون جلوی در ورودی، قسمت کفش‌کن یه جایی قایم کرده! و چون حدسی قریب به یقین داشتیم که بنده خدا مصرف‌کننده است و شب هم بود و جلوی در نور کم بود، میگم شاید اصلا باز هم نکرده ببینه این شناسنامه است یا پاسپورت؟ برای تحویل گرفتن خونه هم نیومد، کلیدم گفت بذاریم همون‌جا و بریم!

دیگه اینکه خیلی موتورسوار زن داشتن. و جالب‌تر این که موتورها همه از این وسپاها و اینا که پاها رو جلو میذاری. هوندا خیلی خیلی کم بود و موتور سنگین هم اصلا ندیدم. تو مشهد ولی اکثرا که هونداست، سنگین هم زیاده، این وسپا اینام که من موتور حسابشون نمی‌کنم هم هست :)) ولی خب ما منطقه‌ی متوسطی بودیم گمونم (آشناها بگن خیابون ارباب چطوره جاش؟) و وقتی رفتیم سمت مناطق پایین‌تر، تعداد موتورسوارهای زن خیلی کم شد. ولی یه مورد جالب دیدیم که خانمه حدودا پنجاه ساله اینطورا، با مانتوشلوار‌مقنعه و حجاب کامل راننده‌ی موتور بود و ترکشم یه دختر چادری نشسته بود!

بعد دیگه اینکه رانندگی ملویی دارن :) من تازه تقریبا فهمیدم فرق مشهد با شهرهای دیگه چیه. اینا که میگم به نسبت مشهده. اینکه انگار کسی عجله‌ی خاصی نداشت، دلش نمی‌خواست از کسی جلو بزنه، لایی بکشه، مهارتی رو به رخ بکشه. بوق خیلی خیلی کم شنیدم. چراغ که سبز می‌شد چند ثانیه بعد تازه راننده‌های محترم زحمت می‌کشیدن دنده می‌زدن که این خییییلی عجیب بود برام واقعا. تو مشهد همه چارچشمی چراغی که سبزه رو می‌پان که به محض زرد شدن بزنن دنده و چراغ خودشون سبز نشده عقبیا بوق بوق بوق که یعنی اطلاع میدن چراغ "قراره" سبز بشه و هنوز سبزنشده یک ردیف ماشین از چارراه گذشته‌ن 🤣 در کل رانندگی تو مشهد و شنیده‌م شمال، مهارتای جانبی هم لازم داره انگار، ولی خب دلیلی بر این نیست که راننده‌های مشهد تو جاهای دیگه الزاما راننده‌های بهتری باشن، بلکه راننده‌های رواعصاب و مخل نظم و برهم‌زننده‌ی فرهنگی هستن که اعصاب خودشونم نمی‌کشه بین یه عالمه پیرمردپیرزن رانندگی کنن 😁 ما فقط دو روز اصفهان موندیم و زیاد روم اثر نذاشت. روز اول برگشت داشتم با سرعت مطمئنه رانندگی می‌کردم. جیم‌جیم گفت دو سه روز دیگه برمی‌گردی به تنظیمات کارخانه. فرداش دیدم اصن نمتونم که و بازگشت ما به سوی مشهد است :)) ولی خدایی خودمون خیلی هم خوب با مدل خودمون کنار میایم. یعنی کسی مشکلی نداره با اینا، همه توجیهن. فقط باقی کشور گیر الکی به ما میدن که خب ندن، عه!

 

  • نظرات [ ۲ ]
/ ضمیر
۱۴ مرداد ۰۴ , ۲۰:۵۱

یکی از ویژگی‌های اصفهان اینه که هیچی توش عجیب نیست. و تا وقتی قوانین شهروندی رو زیر پا نذاری، تحت هیچ‌گونه قضاوتی واقع نمی‌شی. ((:

(برعکس شهری مثل تهران)

اصالت و فرهنگ و هویت و زیبایی و همه چی. (:

چقدر دلم تنگ‌تر شد براش‌... .

 

+ راستی چرا بابا. ((: خیلی وقت قبلنا گفته بودم اصفهانی نیستم. حتی گفتی خب به هرحال ما به عنوان «اصفهانیه» یا همچین چیزی، ازت یاد می‌کنیم. (((:

پاسخ :

مشخصه خیلی اصفهان‌دوستی :)) برای منم جزء شهرهایی بود که خوشم اومد.

+ عجب پس کم‌حافظه شدم، واقعا هیچی یادم نیست از این مکالمه که گفتی 🤭
سر باز
۱۵ مرداد ۰۴ , ۰۰:۳۲

سلام

 

من اون سال های اول که توی قم بودم، کلا با جاش پلیس راهنمایی و رانندگی ندیدم! بدون اغراق یک مورد هم ندیدم!!! 

هنوز از خیابون میخوام رد بشم نباید مهلت بدم ماشینی رد بشه! یعنی باید خودم رو بندازم توی خیابون و بدون توجه به ماشین ها حرکت کنم! و الا نه خیابون خلوت میشه و نه ماشینی بهت اجازه عبور میده :|

اینکه توی فلان نقطه شهر داری رد می شی یهو یه موتور از چپ و یکی از راست و یکی از جلوت پیدا بشه که طبیعیه، یه مقدار هیجان انگیزش اینه که موتور سه ترک خلاف جهت بیاد و پنجر با سرعت 60 تا :/ 

 

مشهدی ها هم یه جورایی همینن... با این تفاوت که چراغ قرمز بنظرم براشون فحش محسوب میشه! یعنی هرچی بیشتر پشتش وایسن انگار بیشتر دارن فحش می خورن و عصبی تر میشن!!! 

یادمه چهارراه شهدا به سمت خیابون آزادی/آیت الله بهجت (؟! اسم ها رو اگه درست بگم) تا جلوی فروشگاه صافات و پایین تر ترافیک بود. راننده گفت چه کاریه توی ترافیک پشت چراغ وایسم؟! انداخت لاین رو به رو و تا خود چهارراه رفت جلو :| قانونمدارانه ترین حرکتی که دیدم این بود :/ 

پاسخ :

سلام
واقعا نمی‌دونم چرا یادم رفت از رانندگی قم بگم. بسیار عجیب، هرکی هرکی و بی‌قانون! نمی‌دونم ما به مدل بی‌قانونی مشهد عادت کردیم یا مشهد در عین بی‌قانونی قواعد نانوشته‌ای داره که رعایت میشه. اگه قم هم داره، من هنوز نتونسته‌م این قواعدشو کشف کنم. ولی رانندگی تو همون یه وجب جا کلی اعصاب می‌خواد.
این مورد چراغ قرمزم آره تو مشهد منم دیده‌م. مثلا تو خیابون شهید بهشتی زیاد دیده‌م که از لاین مخالف میرن تا برسن جلوی چراغ، بعد چون گردش به راست هم مجازه، راحت از جلوی ردیف ماشین می‌پیچن به راست!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan