مونولوگ

‌‌

 

خیلی خسته‌م. دیشب حدود یک‌ونیم خوابیدیم و صبح با اینکه من تا هشت‌ونیم خواب بودم، ولی الان حس کمبود می‌کنم. جیم‌جیم طفلک که از چهار تا هشت‌ونیم بیمارستان بود، بعدشم حدود ۴۵ دقیقه یک ساعت اینا خوابید. بعد سفارشا رو آماده کردیم و بردیم و جیم‌جیم رفت کلینیک و من برگشتم خونه. تازه طفلی گلاب‌به‌روتون بیرون‌روی هم داره که چند برابر بیشتر آدمو بی‌حال می‌کنه. ناهار هم که درست نکرده بودیم، دیگه هموجور گشنه می‌مونه تا شب، چون الان غذای بیرون هم نمی‌تونه بخوره. ولی با همه‌ی اینا من دارم از خستگی و بی‌حالی از هم می‌پاشم. هم علائم سرماخوردگی یا هر ویروسی که هست دارم، هم که برق‌کار اومده سیم‌کشی‌ها رو درست کنه و قبل اومدنش بدوبدو جارو و تی و جمع‌وجور و نماز و اینا... دیگه حالی واسه‌م نمونده. خدا کنه این سیم‌کشی‌ها کاملا درست بشه، راحت بشیم.

 

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan