داشتم یک پست مینوشتم. نصفه موند. پدر دکتر فوت کرده. امروز صبح دفنش کردن. پا شده بود اومده بود. بنده خدا گریه میکرد. بعد یک ساعت بلند شد رفت. خیلی حس غم ریخت تو دلم. نمیشناختمش، ولی غمش نشست رو دلم. خدابیامرزدش. بعدا که حوصله داشتم این پست و پست قبلی رو تکمیل میکنم.
+ اگر تونستین لطفا براشون نماز وحشت بخونین امشب و فاتحه. ممنون.
بعدا نوشت: نه اینکه حوصله نداشتم، فقط کمی بیحوصله بودم :)
- تاریخ : شنبه ۲۰ خرداد ۹۶
- ساعت : ۱۹ : ۵۸
- نظرات [ ۶ ]