مونولوگ

‌‌

طبیعت

 

هر وقت حرف طبیعت میشه همه میگن به‌به و آی طبیعت چقدر خوبه و ما عاشق طبیعتیم و فلان و بهمان. ولی دقت دارید که طبیعت فقط گل و درخت و رود و صخره نیست؟ هورمون‌های ما هم بخشی از طبیعتن و متاسفانه همیشه دوست‌داشتنی نیستن. شما تمام هورمون‌ها و به تبعش آثار و عواقبشونو دوست دارین؟ :) مثلا من از وقت‌هایی که بسیار عصبی هستم و علتش رو می‌دونم و کار زیادی از دستم برنمیاد بیزارم. این وقت‌ها یا منجر به بحث و مشاجره میشه یا به اینکه به شدت باید خودمو کنترل کنم و از درون تحت فشار قرار می‌گیرم. مثلا اینطوریه که یکی از در میاد تو و من صرفا از اینکه ایشون اومده تو ناراحت میشم و می‌خوام برم سرشو بکنم بذارم رو سینه‌ش 😁 و معلومه که نمی‌تونم اعتراض کنم که چرا اومدی تو، پس این ناراحتی گوشه‌ی ذهن ناخودآگاهم می‌مونه و مثلا وقتی از کنارم رد میشه و گوشه‌ی لباسش به گوشه‌ی لباسم می‌خوره، ناگهان فوران می‌کنم و جنگ جهانی راه میندازم و اصرار به مرز‌بندی خونه و تقسیم اراضی می‌کنم تا دیگه این برخوردها پیش نیاد 🤣 تقصیر اوشون نیست، ولی باور کنید تقصیر ایشون هم نیست. البته اینی که گفتم اغراق‌شده است، ولی بهانه‌گیری و اندک‌آزار شدن (=حساس شدن) از ویژگی‌های بارز این بیماریِ نابیماریست! واقعا به نظرم باید حداقل مثل سرماخوردگی با این پدیده مواجه شد. وقتی ما سرما می‌خوریم، اونی که همراهمونه، پدر و مادر یا خواهر و برادر یا همسر و فرزند بیشتر مراعات آدمو می‌کنن، دمنوش و سوپ برامون درست می‌کنن و اینجور کارها. خب این چند روزم بفهمید دیگه اه! سربه‌سرش نذارین، کلاه به سرش نذارین. اذیتش نکنین. واقعا صرف فهم و درک به آدم کمک می‌کنه. (مثلا یک بار یادمه خواهرم بهم پیام داد عزیزم حالت خوب نیست؟ حس می‌کنم چند روزه کسل و پکری. گفتم نه خوبم و اینطوریه و اینا. بعد از چند ساعت دقت کردم بعد از اون پیام رفتارم عوض شده! این خواهرم ماهه، بسیار مهربون، خوش‌قلب، ایثارگر، دست‌به‌خیر، کمک‌رسان و... چقدر خوبه آدم همچین کسی تو زندگیش داشته باشه.) راستی یادم اومد یه آیه‌ای تو قرآن هست در این مورد، میگه این مدت، خانم تو اذیته، حالش خوب نیست. الان که دوباره آیه رو خوندم، می‌بینم دو تا فعل امر در این مورد خطاب به مردان هست، نمی‌دونم لازمه بگم ببخشید که این مساله رو باز می‌کنم یا نه، ولی دومیش اون دستور مشهور ممنوعیت روابط زناشوییه، اولیش اینه که از زنان کناره‌گیری کنید! ندیدم جایی بگن منظور این دو تا با هم فرق داره. ولی من میگم شاید واقعا منظور اولی اینه که بابا سربه‌سر زن بیچاره نذارین این مدت. انقد به پروپاش نپیچین. وگرنه چرا باید دو تا فعل مختلف استفاده بشه؟ چندین ساله که این حرف‌ها زده میشه و کم‌کم گوش‌ها به شنیدنش عادت می‌کنه. امید است کم‌کم رفتارها هم اصلاح بشه و انقد ما رو اذیت نکنیییییین :)))

 

Designed By Erfan Powered by Bayan