دیروز نه پریروز :دی همکارم داشت میگفت من خوراکم کمه و مثلا صبحانه سه لقمه کره عسل خوردم و نهار پنج قاشق برنج و اینا. بعد میدونین من یاد چی افتادم؟ یه خاطره از دوران دانشجویی :)) یه روز صبح دیرم شده بود و بدون صبحانه رفتم دانشگاه. کلاس اول که تموم شد من گفتم آخ بچهها من خیلی گشنمه، امروز صبحانه نخوردم، بریم تریا. بچهها گفتن باشه. بعد دقیق یادم نیست که چی شد و کی چی پرسید که گفتم من صبح سه تا موز خوردم. آقا اینو گفتم چشای همه چهار تا شد :))) دیگه هر وقت میگفتم من صبحانه نخوردم، نهار نخوردم، اینا میپرسیدن تسنیم! هیچی هیچی نخوردی؟ دقیقا چقدر نخوردی؟ :))
آخه سه تا موز مگه صبحانه میشه واقعا؟ یا پنج قاشق برنج :/ همین دو هفته پیش هم صبح که بیرون بودم، پنج تا موز خریدم و تا اتوبوس بیاد خوردم، جدی جدی کناریهام با تعجب نگاهم میکردن 😂 (واقعا نمیتونستم تا شب گرسنه بمونم، وگرنه تو خیابون نمیخوردم). من هفت هشت قاشق/لقمهی اول رو اصولا جزء غذا حساب نمیکنم و اگه چیزی پیش بیاد و فقط همین هفت هشت قاشق/لقمه رو خورده باشم میگم غذا نخوردم. راستی یه خاطرهی دیگه هم یادم اومد. تو شیراز با خاکستری رفته بودیم صبحانه بخوریم، من املت سفارش دادم، خاکستری پنکیک نوتلا. من نصف املتمو خوردم و با اینکه املت و نیمرو دوست دارم، اما چون مزهشو دوست نداشتم، دیگه نخوردم. خاکستری هم یک چهارم پنکیکشو خورد. من دیدم حیفه اینا رو دور بریزن، سه چهارم پنکیک خاکستری رو هم خوردم :))) انگار املت حیف نیست، فقط پنکیک حیفه ;)
جمعه هم برای خودم پنکیک مغزدار درست کردم، از اینا که نصفش میکنی، شکلات شره میکنه :)) اما حوصلهم نشد بذارم تو یلووین. همینجا میذارم الان دیگه:
منظورم از نصف کردن، نصف کردن هر لایه است که گرچه نازکه، ولی موقع پخت بینش شکلات جاسازی شده و اگه تا گرمه نصف کنیم، دقیقا مثل این کلیپای تبلیغاتی شکلات سرریز میشه ازش :)
- تاریخ : سه شنبه ۱۵ تیر ۰۰
- ساعت : ۱۶ : ۲۰
- نظرات [ ۵ ]