نتیجهی غیرقابلپیشبینی پست قبل برای من این بود که شنبه به یک سفر رفتم. شنبه عصر به طور تقریبا ناگهانی راه افتادم سمت شیراز و الان توی راه برگشت هستم :)
جاتون خالی، خیلی خوش گذشت. راستش برنامهی من اقامت تو مهمانپذیر بود، ولی خاکستری و مادر بسیار بسیار مهماننوازش، نذاشتن من اتاق بگیرم و این مدت من مهمون ایشون بودم. به همهی بیانستان توصیهی مسافرت به شیراز و اقامت در هتل خاکستری رو میکنم، باشد که همگی بهشون خوش بگذره ;))) از جمله تجربههای منحصربهفردِ سفر به شیراز، تجربهی کلمپلوی شیرازی بود:
و تجربهی فالودهی شیرازیِ پشت ارگ کریم خان:
البته نصفشو خوردیم بعد یادمون اومد جهت سوزوندن دل خوانندگان عکس بگیریم 😁
متاسفانه مسجد نصیرالملک که خیلی دوست داشتم ببینمش، بسته بود. اما جاهای دیگهی شیراز هم به اندازهی کافی خوب و زیبا بودن :)
حرم سید السادات الاعاظم، احمد بن موسی الکاظم. اولین بار این لقب رو از زبون رانندهی اسنپ شیراز شنیدم.
درب مسجد نصیرالملک
خانهی قوام الملک
و عمارتش از نزدیک
یادم نیست اینجا خانهی قوامه یا دخترش زینتالملک. من و خاکستری :)
اینم یادم نیست بازار وکیل بود یا یه بازار دیگه 😁
ارگ کریمخانی
حافظیه ^_^
حالا اول نیت کنین، بعد این فالی که ما تو حافظیه برای بچههای وبلاگ گرفتیم رو بخونین: :)
سعدیه
باغ ارم در روز
باغ ارم در شب
یک جایی هم که مسافرای شیراز به طور روتین نمیرن و من و خاکستری رفتیم، کوهپایه بود. یه چیزی تو مایههای کوهسنگیه.
شیراز از روی کوهپایه
تخت جمشید و پاسارگاد هم قصد داشتم حتما برم. ولی مامان گفتن که زود برگردم و بعد که صحبت کردم و بازم مهلت گرفتم، هیچ راهی برای رفتن بهش پیدا نکردم. تور و آژانس و اینها نمیرفتن این موقع سال. تخت جمشید و دشت ارژن و دریاچهی صورتی (مهارلو) موند برای دفعهی بعد :)
- تاریخ : چهارشنبه ۱۹ خرداد ۰۰
- ساعت : ۱۸ : ۰۰
- نظرات [ ۱۲ ]