تا آخر ماه رمضون قراره همسایهی بالایی بره و یه عروس و داماد بهجاشون بیاد. بعد اینا گفتن که شب جمعه میخوان جهیزیهشونو بیارن، درحالیکه همسایه هنوز تخلیه نکرده. قراره بیارن بذارن تو خونهی ما :| البته ما یک طبقهی اضافی داریم که گاهی برای مهمون استفاده میکنیم. ولی خب یهکم عجیبه این کارشون برام.
این ماه رمضون من همهش با کتلت افطار کردم. حالم دیگه داره ازش بد میشه. نمیدونم چه افطاری جمعوجور ساندویچی دیگهای میشه با خودم ببرم سر کار. نون پنیر گردو یا سبزی هم دوست ندارم. از پریروز کارم بیشتر هم شده، وقت درستوحسابی برای افطار کردن هم ندارم. البته اینو دوست دارم که کارم بیشتر شده :)
دوست نداشتم اون دو روز دیگهای که از چالش مونده رو بنویسم. باید خیلی زودتر از اینا ولش میکردم، چند روز بعد از شروعش. ولی خب شد دیگه :)
- تاریخ : چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۰۰
- ساعت : ۱۸ : ۲۶
- نظرات [ ۸ ]