مونولوگ

‌‌

Day 24

 

Day 24: Write about a lesson you've learned

 

من دو تا درس از فضای مجازی گرفتم که البته به درد همین‌جا می‌خوره:

یک اینکه برای وبلاگ‌هایی که مایلم به خوندنشون، اما از برخورد نویسنده‌شون خوشم نمیاد، کامنت نذارم. چون دقیقا با همون شیوه و لحنی جواب میدن که با برداشتم از شخصیتشون مطابقت داره و از کامنت گذاشتن پشیمونم می‌کنن. هی هر بار به خودم یادآوری می‌کنم، ولی باز از یه مطلبی سر ذوق میام یا یه مناسبتی برای نویسنده پیش میاد که میگم زشته واکنش نشون ندم، قرارم با خودم یادم میره و کامنت میذارم و باااز هم متاسفانه ناامیدم می‌کنن معمولا.

 

دو اینکه حتی المقدور تو فضای مجازی، شوخی نکنم یا حداقل شوخی‌های ظریف نکنم. اغلب متوجه منظور آدم نمیشن و ظرافت کلام رو نمی‌گیرن، بعد درازگوش بیار و باقالی بار کن. البته خودم هم ممکنه همین‌طوری باشم و متوجه کنایه‌ها و اشارات نشم و این احتمالا به خاطر اینه که اینجا فقط داریم کلی‌گویی می‌کنیم و حرف‌های راحت‌الحلقوم می‌خونیم و ذهنمون توقع پیچیدگی رو نداره و از بقیه‌ی کلام تمیزش نمیده. خلاصه هر وقت من اومدم یه شوخی بکنم مثل چی پشیمون شدم :)

 

  • نظرات [ ۵ ]
آبلو موف
۲۹ فروردين ۰۰ , ۰۰:۱۳

از خوبی‌های این فضای مجازی اینه که بخاطر حس امنیتی که میده، آدما ماسک ندارن و حرفاشونو میزنن و میشه یک شبه توی شناخت‌شون ره صدساله رفت.

پاسخ :

موافقم، درسته حرفتون. ولی شمولیت نداره به نظرم. بعضی‌ها همین‌جا هم ماسک قطوری دارن و بعضی‌هایی هم که از اول ندارن، به مرور که دوست و آشنا پیدا می‌کنن اینجا، توی رودربایستی یا هر علت دیگه، دچار ریا یا سانسور میشن.
مهتاب ‌‌
۲۹ فروردين ۰۰ , ۰۵:۰۳

اولی رو که قشنگ باید با آب‌طلا نوشت🤦

پاسخ :

معلومه از دل‌سوختگانی :))
ن. ..
۲۹ فروردين ۰۰ , ۱۱:۵۱

من؟ 

پاسخ :

نه، حتی یک ذره هم منظورم تو نبودی!
من ...
۲۹ فروردين ۰۰ , ۱۹:۵۴

حقیقتاً گل گفتی😁

 

اولش نفهمیدم درس اولت یعنی چی😁 یکم فکر کردم یاد چندتا خاطره ام افتادم قشنگ با رسم شکل برام جا افتاد چی شد😁 زیبا بود سخنت😁

 

درس دومت رو هم کمابیش چشیدم، نه فقط بلاگ که هر رابطه مبتی بر متن سوتفاهم زاست

من بیشتر توی چت زنده دونفره دچار مشکل میشم چون حوصله توضیح ندارم،معمولا نصف جمله ام رو با قرینه لفظی معنوی حذف میکنم😁 بعد دوساعت اون تیکه حذف شده رو باید توضیح بدم🤣🤣🤣

پاسخ :

نمیشه مثال بزنم، وگرنه برای اونایی که تجربه نکردن هم روشن میشه :)

آره، هر جایی که لحن مشخص نیست، این مشکل هست. منم حوصله‌م نمیشه اون همه حرف رو تایپ کنم، ولی می‌ترسم سوءتفاهم بشه، معمولا جمله‌هامو کامل می‌نویسم :) انقدم لجم می‌گیره بعضی دوستام، نه تنها کلمات رو، که جملات هم مخفف می‌نویسن. یک ساعت باید فکر کنی، آخرش هم بپرسی حالا این مثلا "م چ ث ب" که نوشتی یعنی چی؟ -_-
°○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس
۲۹ فروردين ۰۰ , ۲۱:۴۲

اون شوخی کردنو منم یه مدته هی با خودم تکرار می‌کنم؛ باز بعضی وقتا از دستم در می‌ره. خیلی تجربه‌های ناموفقی داشتم در این زمینه :دی. اصلا آدم یه جوری می‌شه اگه شوخی‌شو متوجه نشن یا خودش نکته‌ی شوخیای بقیه رو نگیره :))

پاسخ :

ای بابا، همه‌ی وبلاگ‌نویس‌ها تو زمینه‌ی شوخی به ثمر نرسیده تجربه دارن گویا :))
اصلا بابت جبران این وضعیت، بنده دستور میدم تا اطلاع ثانوی، همه‌ی نوشته‌های همه‌ی وبلاگ‌ها شوخی است، مگر خلافش ثابت شود :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan