تو عید یه بار بابای جوجه گوشیمو گرفته بود رفت تو موزیکا و همینطوری تند تند رد میکرد. یه دفعه دیدم آقای دچار شروع کرد حرف زدن!!! "سلام عرض میکنم خدمت همه بلاگرای محترم..." چشام گرد شد، ولی داداش رد کرد. چند تا که رد شد یه دفعه صدای گندم دراومد! نفسم حبس شد. اینم رد شد. باز چند تا رو رد کرد رسید به صدای آقای دایی! اینو گذاشت یکم حرف زد، گفت "این چیه؟" میگم "هیچی! یه وویسه!" انگار بقیه مووی بودن!!! باز یکم گوش داد گفت "داره کردی حزف میزنه!" میگم "آره، یه وویس کردیه!" باز رد شد و همینطور داشت جلو میرفت که دیگه گوشی رو با رعایت جوانب احتیاط ازش گرفتم تا به صدای پرتقال دیوانه و آقاگل و دکتر سین نرسیده! بعدم دیلیت :)
+ وویسها رو دانلود کردم، گوش دادم بعد یادم رفت حذف کنم!
+ اگه یکم سوال جواب میکرد قشنگ اینجا لو میرفت...
پ.ن: نظرات اسپم وبلاگ خیلی زیاد شده، مجبورم کد امنیتی رو فعال کنم؛ شرمنده :)
- تاریخ : يكشنبه ۲۰ فروردين ۹۶
- ساعت : ۲۰ : ۲۷
- نظرات [ ۶ ]