جوراب روشن که میدونین چه طوریه؟ یه بار با کفش بسته بپوشی، نوک انگشتاش کثیف میشه یا اگه کفشتو تازه واکس زده باشی، رد ورودی! کفش میفته رو جوراب (شما هم تا توی کفشو واکس میزنین؟)، با کفش جلوباز (صندل و اینا) هم بپوشی که بدتر، جای همهی سوراخهای کفش، سیاه میشه بالکل، اونم تو این شهرهای آلوده و پر دود. بعد منم بیشتر جورابهام روشنه. هر روز هم جورابشوری! ندارم. جمع میکنم یهو هفت هشت جفت با هم میشورم، با دست. امروز صبح داشتم آماده میشدم که با مهندس بریم دنبال ادامهی کارای گواهینامه، هی جورابها رو نگاه میکردم میگفتم نه. آخر هم یه جوراب مشکی برداشتم بپوشم. داداشم میگه چی داری میگی با خودت؟ گفتم: میگم این جورابای کثیفو نپوشم، یه وقت میفرسته معاینه پزشکی، دکتر میگه کو کفشاتو دربیار، جوراباتو ببینم. بعدم میگه جورابات کثیفه، مردود! :))) داداشم سری برایم تکان میدهد، سر تکان دادن عاقل اندر سفیه =))
ظهر سر نهار، محمدحسین کفگیر رو برداشته بود، میخواست باهاش یه دونه نون رو از رو سفره برداره. گفتم بچگی چه دنیاییه، هر کار بخوان میکنن، دلشون بخواد نونم با کفگیر برمیدارن. بلافاصله برادرم فرمود: چه دنیاییه؟ تو هم چند روز پیش بجای نعلبکی، چاییت رو ریختی تو سینی خنک کردی، خوردی! حالا تو بگو چه دنیاییه؟ :))) آخه خب من عجله داشتم، چایی هم داغ بود، منم تشنهم بود :))
- تاریخ : چهارشنبه ۲۹ بهمن ۹۹
- ساعت : ۱۵ : ۵۴
- نظرات [ ۰ ]