کمبود خواب دارم. سه بیدار شدم، دیگه خوابم نبرده. از همون موقع تا قبل از اینکه بیام سر کار لاینقطع داشتم جمعوجور میکردم. رنگ و غلتک و بتونه و اینا خریدم که جمعه خونه رو رنگ کنیم. مامان و آقای تو عمل انجامشده قرار گرفتن، وگرنه راضی نمیشدن حالاحالاها. از دیروز هی دارم لوازم و کمدها رو جمع میکنم میبرم طبقهی بالا. امروز یه دورلامپی هم درست کردم. تو نت نوشته لوستر دستساز، من به عنوان لوستر قبولش ندارم، همون دورلامپی بهتره :) از ایناست که کنف یا کاموا یا مکرومه رو تو مخلوط چسب چوب و آب و نشاستهی ذرت غوطهور میکنیم، بعد دور یه حجم گرد مثل بادکنک یا توپ به شکل درهم میپیچیم. میذاریم خشک بشه. بعد بادکنک رو میترکونیم یا باد توپ رو خالی میکنیم و نخهای درهمپیچیده به همون شکل میمونن. هنوز نمیدونم خوشگل میشه یا نه، ولی از هیچی بهتره. دو یا سه تا دیگه هم باید درست کنم.
چند روز پیش بعد از چند سال، یکی از همکلاسیهام زنگ زد گفت بیا همو ببینیم. فردا قرار داریم. در مورد کار میخواد باهام صحبت کنه. امیدوارم یه کار آسون با حقوق نجومی بهم پیشنهاد بده 🙃
- تاریخ : چهارشنبه ۱ بهمن ۹۹
- ساعت : ۱۷ : ۴۴
- نظرات [ ۳ ]