دیروز در حد شاید پنج دقیقه آموزش موتورسواری داشتم :) شاید صد متر هم پشت فرمون نبودم، اونم در حالی که حجت ترک نشسته بود و دائم حواسش به فرمون بود؛ ولی فهمیدم رانندگی موتور خیلی آسونه :) فقط چون زورم کمه، از هر بیست دفعه که هندل می‌زنم، یک بارش موتور روشن میشه :))) امیدوارم شرایطش پیش بیاد زودتر موتورم یاد بگیرم. و البته صد حیف که خیلی بعیده بتونم آپاچی، تریل یا کراس برونم، چون پام به زمین نمی‌رسه :)))
حجت همونه که داماد شده؟
اونوقت به جای خانمش به تو یاد داده؟
یا حجت برادر دیگرته؟
میای سوی ما در سکوت نباش که کلاهمون میره تو هم
با این علاقه‌ای که داری، خیلی زود یه موتورسوار درجه یک میشی، مثل بهنار شفیعی ;)
من یه زمانی عاشق موتورسواری بودم:)))))
هنوزم ته دلم دوست دارم البته. ولی این آرزو هم جا مونده توی چند سال پیش:)
کوفته 😄
چون یادم میره تو ذهنم نبوده
الانم تو گقتی وگرنه نمدونستم یک پستم بدون رمزه!
تو عمرم ندیدم کسی پست رمزدار بنویسه بعد راه بیفته خودش بره رمز بده
الان فکر کنم مغرور نبودی
ده.... بودی 😜
ناراحت نشی جان من، شوخی مرسومه ناراحت اگر شدی ببخشید پیشاپیش
