مونولوگ

‌‌

هفت طلبتون

 

یک_ اینکه امروز عصر، بی دلیل و هدف و توجیه گریه کردم. خواستم از مامان قایم کنم ولی دیدن و جالب اینکه حالمو پرسیدن ولی خیلی پیگیر نشدن که حتتتما بگو واسه چی گریه می‌کردی! قبلا تا نمی‌گفتم چرا ول نمی‌کردن. امروز واقعا نمی‌دونستم چی باید بگم :) شب که آقای با هلو و هندونه اومدن، گفتم این میوه‌فروشی‌هایی که میرین موز ندارن هیچ‌وقت؟ و مامان گفتن موز می‌خوای؟ رفتم بیرون برای دخترم موز می‌خرم :)) از این لوس‌بازی‌ها نداریم ما تو خونه که :)

دو_ اینکه مدتیه شب‌ها قبل خواب درازنشست میرم. درازنشست چیزیه که از اول عمرم توش افتضاح بودم. تنها یک بار یادمه تونستم بیست تا برم و اون وقتی بود که امتحان تربیت‌بدنی دانشگاه رو می‌دادم. استاد از قبل می‌دونست که من توی دو عالی‌ام (که دیگه اینم نیستم) ولی نمی‌تونم درازنشست برم. قرار بود نمره‌ی درازنشست تازه از بیست تا شروع بشه و زیر بیست تا هیچ نمره‌ای نداشته باشه. ده تا که رفتم گفتم دیگه نمی‌تونم، ولی استاد بالای سرم وایستاد و دقیقا مثل فیلم‌ها که مربی سر قهرمانش فریاد می‌زنه مدام داد می‌زد و می‌گفت تو می‌تونی! می‌تونییییی! میییییی‌تونی! تووووو میییییی‌توووووونیییییی! و بیست تا رفتم :) تربیت‌بدنی رو بهم بیست داد :)

نمی‌دونم سر این خاطره است یا چی که شروع کردم درازنشست زدن از ده تا و شبی یکی اضافه کردم تا بیست و سه تا. بعد دیدم اضافه کردنش داره سخت میشه و بالای بیست تا انگار دارم خودمو می‌کشم! ترسیدم به خاطر سختیش رها کنم. حالا همون شبی بیست تا می‌زنم تا برام راحت بشه و بعد بیشترش کنم. البته تو اون امتحان با دست‌های پشت سر بیست تا رفتم و الان با دست‌های کاملا باز که به به جلو پرت شدنم کمک می‌کنه بیست تا میرم، اما مهم نیست.

قصد داشتم تا شبی صد تا ادامه بدم، ولی خب ظاهرا نمیشه. چون هر کاری که اومدم اینجا گفتم بعدش معمولا متوقف شده :/ علتشم واقعا نمی‌دونم. آخه شما که قبل و بعدش اونجا نبودین، جرا باید تاثیری داشته باشه؟

سه_ اینکه خیلی وقته دوست دارم هفته‌ای یک بار از کوه بسیار مرتفع! کوهسنگی (و در واقع از پله‌های کوهسنگی) برم بالا و حتی اینو وارد بولت‌ژورنالمم کردم. ولی حتی یک بار هم انجامش ندادم. می‌خوام فردا صبح برم با اینکه در شرایط حساس کنونی مجاز نیستم! اگه امشب خوب خوابیدم و فردا صبح خوابم نمیومد برم :)

چهار_ اینکه من می‌تونم به زبان انگلیسی هم علاقمند بشم اگه یکی بیاد بالاسرم و با باور داد بزنه که می‌تونم.

پنج_ اینکه اگه خودتون برای انگیزه دادن به خودتون کافی هستین، خوش‌به‌حالتون. من همیشه اینطوری نیستم.

شش_ اینکه از شنیدن خبر حذف تصویر دخترها از کتاب ریاضی سوم دبستان ناراحت شدم. توجیهشون یک درصد هم قانع‌کننده نبود.

هفت_ اینکه... اینو بگم قطع به یقین کوهسنگی پر! پس شب‌بخیر :)

 

  • نظرات [ ۹ ]
فاطمه ‌‌‌‌
۲۱ شهریور ۹۹ , ۰۰:۵۴

من تو دراز نشست نسبتا خوبم ولی برعکس مشکلم با دویدنه :)) گفتم سعی کنم هر بار که برای پیاده‌روی میرم یه کمی هم بدوم و هر بار زمانشو بیشتر کنم. در واقع اولین بار شنبه این کارو کردم بعدش دیگه همون پیاده‌روی خالی موند، ولی ایشالا فردا میرم تایم می‌گیرم ببینم چند دقیقه می‌شه :)

 

به یه نفر نیازمندیم وایسه بالا سرمون داد بزنه که تو می‌توونیییی :)

پاسخ :

وای من شبیه کوالا به خونه چسبیدم و هر روز که مامانم میره پیاده‌روی به منم میگه بیا بریم، ولی دریغ از اینکه من از درختم کنده بشم :))
پس، فردا تو بیا بگو دویدی یا نه و منم میگم رفتم کوهسنگی یا نه :)
فاطمه ‌‌‌‌
۲۱ شهریور ۹۹ , ۰۱:۱۰

ایول! باشه! :)

(البته با این ساعتی که من دارم می‌خوابم نمی‌دونم دیگه صبح کی می‌خوام پاشم :دی)

پاسخ :

منم همین‌طور =))
واران ..
۲۱ شهریور ۹۹ , ۰۲:۰۱

آقا اینجا چرا کامنت خصوصی نداره

ذوق حرف زدنم در مورد یک کور شد اصلا :|:(

 

یک : اصلا منم رفتم گریه کنم .

 

 

+

سلام

 

منم به بابام جدیدا برعکس تو میگم :)

من هلو دوس دارم و متاسفانه تو اینمدت تابستون فقط یکبار هلو خوردم :|

بقیه اش یا انجیر مورد علاقه بابام بود یا انگور :|

که اینام همش قشنگ‌ قند بابام رو میبرد بالا :|

بعد بابام وقتی انگور میگیره از همون بچگیم یادمه هی میگفتن و میگن  برای تو انگور آوردم :|

منم درسته انگور دوس دارم ولی چون آلرژی دارم واقعا نمیتونم زیاد بخورم.

و اینکه اونقدر هلو و طالبی رو دوس دارم بقیه شون به اندازه اینا دوس ندارم ولی حیف که مسئولین رسیدگی نمیکنن :|:)

 

 

شش :

منم

داریم به دوران عصر جهالیت در زمان عربستان برمیگردیم واقعا :|

فقط مونده دختران رو زنده به گور کنن :|:(

البته با داس میزنن هم با زنده به گور شدن یکیه تازه زنده به گور کردن راحتره تا با داس :|

 

هفت :

ایشالا هر وقت حالت خوب شد قسمتت بشه :)

منم دوس دارم یکبارم شده کوهسنگی رو ببینم :)

 

 

پاسخ :

سلام
گریه نکن زار زار! وگرنه می‌برمت بازار ;)

آقای تو تابستون هندونه، خربزه، هلو و انگور میارن. منم مثل تو هلو و شلیل خیلی دوست دارم ولی موز هم خیلی دوست دارم که چون بقیه خیلی دوست ندارن منم خیلی رخ زیباشو نمی‌ببنم :)

ان‌شاءالله به زودی کرونا بره و بری زیارت و کوهسنگی توامان :)
برکــ ــه
۲۱ شهریور ۹۹ , ۱۱:۲۲

من ورزشم کلا خوب بود. اما الان بگو دراز نشست!! تهش دو تا برم فردا بدنم درد میگیره یک همچین آدم ضعیف البدنی شدم.

منم عاشق کوه نوردیم، پس شما مشهدی ... خیلی باهم فاصله نداریم :)

بنظرم آفریده شدی برای معلم زبان شدن:))

پاسخ :

منم تو دو خیلی ضعیف شدم، داد و ناله و فغان!

من اصلا از کوهنوردی خوشم نمیاد ولی :) کلا از ورزش خوشم نمیاد.

به‌به! چه روحیه‌ای دادی :))
سین دال
۲۱ شهریور ۹۹ , ۱۲:۳۰

منم یکم الگو بگیرم و برم دراز نشستم رو تقویت کنم :)

پاسخ :

از من که الگو نگیر، ممکنه وسطش ول کنی :) ولی آره درازنشست ورزش خوبیه.
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۲۱ شهریور ۹۹ , ۱۷:۳۱

زبان رو هم تو می‌تونییییییی! شبی ۵ تا لغت بخون و کم کم زیادش کنD: بعد که لغت رو عادت کردی برو سراغ مهارت‌های دیگه:-)

پاسخ :

خیلی ممنون عزیزم بابت تشویق و دلگرمیت. به‌خاطر حرف تو هم که شده شروع می‌کنم ان‌شاءالله :) ولی کاش زود به پایان نرسه!
به گفتن آسونه. بارها شروعش کردم و به خاطر علاقه (که نیست) و اینکه لغات تو روزمره استفاده نمیشن، ادامه پیدا نکرده. واقعا معضلی شده برام.
دخترِ بی بی
۲۱ شهریور ۹۹ , ۱۹:۲۹

حیف از مشهد برگشتم وگرنه یه کوهسنگی رو با هم می‌زدیم :)

پاسخ :

باعث افتخاره، ولی دیدار وبلاگی آیا؟ اووه! من اصلا گزینه‌ی مناسبی نیستم :)
** گُلشید **
۲۱ شهریور ۹۹ , ۲۰:۱۶

سلام

من یادمه دبیرستان بودم دراز نشستم خوب بود حتی واسه تربیت بدنی دانشگاه هم بد نبود ۳۰_۴۰ تا رو راحت میزدم اما الان فکر نکنم ۱۵ تا هم بتونم بزنم:/

 

شدیدا نیاز دارم یکی بالا سرم وایسته بگه تو میتووونی:))

 

کوهسنگی مشهدو میگی؟:)

وای من عاشق اونجام، خیلی خوبه:)

پاسخ :

سلام :)
کم‌کم داریم پیر میشیم انگار، همه جامون زنگ زده درست خم و راست نمیشه :)) باید با سنباده بیفیتم به جون جونمون :))

میگم شاید ما خودمونم لازمه برای کسی این نقشو (با دلسوزی) بازی کنیم تا چرخه‌ش ایجاد بشه؟! :)

بلی، من خیلی نظر خاصی راجع بهش ندارم :)
دخترِ بی بی
۲۱ شهریور ۹۹ , ۲۳:۲۲

اووه چرا مادمازل ؟

(حالا منم یه چی گفتما:)

 

پاسخ :

حالا به دلایلی :)
یه پرانتز هم کم گذاشتی =))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan