مونولوگ

‌‌

قتل در ماه حرام

 

من، هدهد، مهندس، البته به ترتیب بخوام بگم مهندس، من و هدهد شدیم یکی از قاتلان بی‌رحم روزگار :( راستش اصلا نمی‌تونم تعریف کنم، چرا می‌تونم ولی نمی‌خوام تعریف کنم که چطور یه موش کوچولوی باهوش رو کشتیم! واقعا از ته دل نمی‌خواستم کشته بشه. هر کاری کرده بود اقتضای موش بودنش بود. نمی‌دونم، شاید کشتن اون هم اقتضای انسان بودن ماست، نمی‌دونم.

 

  • نظرات [ ۱۲ ]
برکــ ــه
۱۲ شهریور ۹۹ , ۱۹:۲۳

موش ها حیونای زرنگ و بانمک هستند جوری که میبینیشون مثلا میگی چه دستای کوچولویی داره... اما همه اینا یه سمت کثیف  و خرابکار بودنش یک طرف -_-

پاسخ :

وای، به نظر من که اصلا بانمک نیست، دست و پاشم برام جالب نیست اصلا، فقط مثل یه اژدها ترسناکه :/
و البته من نمی‌دونم چرا میگن کثیفه، خب بقیه‌ی حیوانات هم همونقدر کثیفن به نظرم، فقط نمیان تو خونه‌ی ما :))

غریبه ‌‌‌‌
۱۲ شهریور ۹۹ , ۱۹:۳۳

وقتی موجبات آزار و اذیت رو فراهم کرده، چه کار دیگه ای میشد کرد؟ 

پاسخ :

من می‌خواستم روش سبد بذاریم، بعد ببریم تو بیابون ول کنیم. ولی با توجه به فرز بودن موش، نمی‌دونم اصلا عملی بود یا نه.
مریم بانو
۱۲ شهریور ۹۹ , ۲۰:۱۱

:) 

موشو باید کشت !

پاسخ :

کامنتتو باید بذارم واسه عنوان اصلا! :(
برکــ ــه
۱۲ شهریور ۹۹ , ۲۰:۳۰

حالا من که از موش متنفرم، اما وقتی میبینمش میگم آخی خیلی ظریف:||| فقط برای همون لحظه اونم بعد از اینکه کشته شده :)) 

 

کامنت @مریم بانو خیلی کوتاه ،کامل،گویا و خوب بود اصلا  

 

 

پاسخ :

من ازش متنفر نیستم، ولی آخی هم نمیگم :)

جمع حیوان‌آزارها جمعه اصلا :))
Aiden ‌‌‌‌apollo
۱۲ شهریور ۹۹ , ۲۳:۲۲

انسان تخریب گره...پس میشه همون اقتضای انسان (:

پاسخ :

نظر من اینه که حتی اگه کشتن و شکار خوی انسان باشه، تخریب نیست :)
محمود بنائی
۱۳ شهریور ۹۹ , ۰۴:۱۵

نگم براتون از سرنوشت موش کوچک و باهوش و نگون بختی که در دوران دانشجویی اسیر تله چسبیِ خانه ما شده بود! فکر کنم خودش هم ترجیح با سرنوشت مریم بانو مواجه بشه تا با همخونه های من! 

پاسخ :

وای خدایا، من دیروز درسته به گیر انداختنش کمک کردم، ولی وقتی کشته شد نتونستم نگاه کنم بهش. رفتم جای دیگه که نبینم. به هیچ طریقی مغزم یاری نمی‌کنه بفهمم چی از سر اینایی که حیوونای بدبختو شکنجه میدن میگذره.
آسـِ مون
۱۳ شهریور ۹۹ , ۱۵:۴۳

سلاام تسنیم

خوبی؟:)

خبر داری من توی مسابقه قاب دلخواه نفر اول قرعه کشی شدم؟:دی راستش اصلا نمیدونستم جایزه داره

و بعد جایزه مو با افتخار به شما تقدیم کردم:)

با دعوتم به این چالش باعث خوشحالیم شدی و منم دوست داشتم خوشحالت کنم:*

لطفا برو وبلاگ بلاگردون و زیر پست قرعه کشی آدرس و شماره تماست رو براشون بفرست

کامنتای منم میتونی ببینی زیر اون پست:دی

 

پاسخ :

سلام :)
منم نمی‌دونستم جایزه داره و فکر کنم هیچ‌کس دیگه‌ای هم نمی‌دونست. می‌خواسته‌ن همه قربة الی الله شرکت کنن :)))
آقا من همین که اسمتو دیدم نفر اول شدی، خیلی خیلی خوشحال شدم. باور کن انگار گفتن تسنیم اول شده :)) گفتم عهههه، ببین یکی از اونایی که من دعوت کردم اول شده 😂 فلذا همین خوشحالی ما را بس! خیلی لطف کردی و خیلی مرام گذاشتی و خیلی هم با پیشنهادت مجددا خوشحالم کردی، اما هدیه برای خودته و زحمت آدرسم خودت بکش عزیزم :)
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۳ شهریور ۹۹ , ۱۵:۵۸

کاش این موش‌ها نیان وسط خونه زندگی‌مون تا زنده بمونن:/

ما تله نمیذاریم. سم میذاریم خودش میخوره میره-_-

پاسخ :

آره، کاش!
این خونه خواهرم بود. دیشبش پفک سمی گذاشتیم واسه‌ش، خرچ خرچ می‌خورد و ما هم می‌شنیدیم، تا می‌رفتیم آشپزخونه هیچ خبری ازش نبود. انگار هم نه انگار که سم خورده! بعد فرداش دیدیم خودش سر و مر و گنده اومد بیرون و بعد از روزها رخ نمایاند و دیگه شد آنچه شد.
واران ..
۱۴ شهریور ۹۹ , ۰۲:۲۴

قاتل جانی موش کُش :دی

 

 

 

+

سلام

از موش نگو  که کلی خاطره بد از تو خونه قدیمی مون موقع امتحانات دانشگاه و کنکور و دبیرستان و راهنمایی و ابتداییم

تو ذهنم به یاد دارم :|

هر وقتی یاد اون روزها می افتم کلی حالم بد میشه :((

بخصوص شب آخری که تو اون خونه قدیمی مون بودم ،  موقع اسباب کشی که تداخل داشت با امتحان پایان ترم من :(

هنوز که هنوزه یادم میاد  کلی ناراحت میشم :(

هعی کلی از فرش هامون کلی از پتوهامون و کل چیز دیگه رو نابود کردند آن موش های بوققق :/

هعیییی

پاسخ :

آخی! چقد آسیب روحی دیدی با اون موش‌ها :)) فقط می‌تونم بگم ای موش‌های بووووقققق! :)))
آسـِ مون
۱۵ شهریور ۹۹ , ۱۷:۴۴

سلاام..حال شما خوبه؟

 ولی من خیلی جدی و واقعنی و از ته دل و با نیت خالص^ گفتم

بیا و دست رد نزن..راه نداره قبول کنیییی؟ *_*

پاسخ :

سلام
حال ما خوب است و شما باور کنید :))
می‌دونم و چون جدی بود خوشحال شدم، اگه حس می‌کردم تعارفه که خوشحال نمی‌شدم :دی
نه عزیزم، کتاب مال خودته، حق خودته، سهم خودته. برو تا دیر نشده آدرس بده :)
آسـِ مون
۱۹ شهریور ۹۹ , ۱۶:۲۳

ای بابا تسنیم جان

پاسخ :

هنوز آدرس ندادی؟ ای بابا :)
آسـِ مون
۱۹ شهریور ۹۹ , ۲۳:۲۱

چرا..عصر دادم:( 🤷‍♀️

پاسخ :

ترسیدم نکنه دیر شده باشه :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan