مونولوگ

‌‌

کریم اهل‌البیت

 

جاتون بین همسایه‌هامون خالی، یک شیرینی تر کاکائویی فرد اعلا، باقلوا، دارک!، پخته بودم که حرف نمی‌زد اصلا. به خاطر ماه رمضون کم درست کردم، وگرنه قابل شما رو نداشت، بین همسایه‌های اینجام پخش می‌کردم :)

دیروز بین درست کردن و نکردنش مردد بودم. آخه یه کم تنبل شدم و راحت‌طلب. آخرش گفتم یا امام حسن، فقط به خاطر شما :) و البته اون خواسته‌ای که امیدوارم شما دعا کنین خدا اجابت کنه =))) خلاصه که نمی‌دونم امام حسن جان چی جواب دادن، ولی من مثلا معامله کردم الان :) شمام بیکار نباشین، صبح تا شب که دارین دعا می‌کنین، واسه منم دعا کنین که به خواسته‌م برسم. البته من قول نمیدم که برآورده شدنش رو به شما اعلام کنم!

 

+ می‌دونین، امام حسن فرزند اولن، یعنی همون فرزندی که خاصه، همون که مامان باباشو مامان و بابا می‌کنه، پدربزرگش رو پدربزرگ می‌کنه، همون که بچه‌های بعدی اولین آموزش‌هاشون رو از اون می‌گیرن و خیلی همون‌های دیگه که مختص بچه‌ی اوله :)

+ تو خامه کاپوچینو زدم، شل و وارفته شد :( حتی با اینکه الک ریز کرده بودم و شکر و ذرات درشتش رو گرفته بودم و آخر فرم گرفتن هم اضافه کردم. حالا بازم جوری نبود که کارمو خراب کنه، فقط یه کم از قیافه افتاد. یادم باشه دیگه نزنم، شمام نزنید.

+ عیدتون هم مبارک :)

+ راستی اینکه نیومدم از تهرانی‌ها خبر بگیرم علتش اینه که به هیچ کدومتون نمی‌خوره موقع فرار، از استرس مصدوم یا معدوم بشین :دی

 

  • نظرات [ ۳ ]
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۹ ارديبهشت ۹۹ , ۲۳:۰۹

قبول باشه:-)

پاسخ :

از شمام قبول باشه :)
من ...
۲۰ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۱۲

سلام

مبارک باشه🌹

البته برای شما امامزاده ها بیشتر مبارک باشه😁

شما داری میری جلو حاجات مارو هم بخواه!والا😁

خیییلی وقته حرم نرفتم so دعای حرمی نکرده بودمت ولی یادت بودم بازم و دعات کردم

توام دعاکن دخترم خدا عاقبت بخیربکنه همه مون رو

خلاصه خوشا بحال شما که دلبری بلدید‎(:‎

پاسخ :

سلام
مبارک همه‌مون
سپاس و از اینا ♡ که یادم بودی و دعا کردی :)
بقیه‌شم :|
من ...
۲۰ ارديبهشت ۹۹ , ۰۰:۲۱

بااااشه

بااااشه

منم هنرمو میریزم تو شیرینی و میرم دلبری ائمه که من بهترین تلاشمو کردم شمام بهترین خیرتون رو برای من بفرستین

تااااازه فامیلم هستیم

شما بابابزرگ منی

اوهوم

آره دیگه

بابابزرگتونه خب😁

باااشه😁

این ایام شما امامزاده ها یجور دیگه ای فامیلین😁

تسنیم بیا بکشیمت بشی امامزاده بلاگستان😁 حاجات خوردنی رو میدی احتمالا😁

پاسخ :

باااشه باااشه، بابابزرگمن =))
ولی بابابزرگم پارتی‌بازی نمی‌کنه. نوه‌هاشو اگه نگه برین آخر صف، هیچ‌وقت نمیگه بیا چی می‌خوای بابایی اول به تو بدم! :)))
یاد یه داستان کوتاه افتادم که یکی دو سال پیش خونده بودم. یه دهی بود، امامزاده نداشت. تو چشم و هم‌چشمی ده بالا که امامزاده داشتن، یه سید مداح روضه‌خوانی رو دعوت کردن، بعد روز عاشورا کدخدا و چند تا دیگه از بزرگا یه شیرین‌عقلی رو خر کردن که آره بیا اینو بکش، چقدر ثواب داره، شهید میشه، امامزاده میشه، حرم و بارگاه براش می‌سازیم، حاجت ازش می‌گیریم، تو خودت به چه درجاتی می‌رسی و ال و بل و جیمبل و آخرشم بنده خدا رو سر بریدن! اون دیوونه رو هم با فضاحت از ده بیرون انداختن که آره تو قاتلی، شمری، فلانی!
القصه، تو انتخاب کشنده! دقت کنین، حاجت هر کیو بدم، حاجت کشنده رو نمیدم =)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan