توقعم از خودم بیشتر از اینا بود. متاسفانه با انجام تمرین روز اول سطح مبتدی نرمافزار پیشنهادی این پست، هم خسته شدم، هم عرق کردم! این آدمی که دارم ازش حرف میزنم، تو ورزش چیزی در حد صفر بوده همیشه، البته بجز دو که گاهی اول هم بوده. درازنشست صفر؛ صفر یعنی حتی یک دونه هم نمیتونم بزنم. بارفیکس صفر. شنا، وای خدای من، شنا که حتی فکرش هم از ذهنم خطور نکرده. اما BMI این آدم همیشه بین کم، کف نرمال و ایدهآل در گردش بوده. خدا رحم کرده که از اون خوش شانسهایی بودم که با این همه کیک و شیرینی و هله هوله و غذاهای فوق چرب خونه چاق نمیشم و فقط یک سال اخیر که نه درس میخوندم و نه کار هر روزه داشتم، تازه رسیدم به وسط BMI نرمال، یعنی ایدهآل! اما مسئله اینه که از خمودگی خوشم نمیاد. خموده نیستم، اما فِرِش هم نیستم. جایگزینش نمیدونم چی بگم، سرحال، قبراق، بانشاط یا چی؟ و اینکه دوست دارم قدرت بدنیم هم خوب باشه و البته بتونم مثل سابق بدوم، چون تازگی فهمیدم اونم متاسفانه نمیتونم. خب، شاید نتیجهی طبیعیای باشه برای یه دختر که نمیتونه با چادر تو پارک بدوه و حیاطشونم یه وجبه و از باشگاه هم تقریبا متنفره.
این نرمافزار وسوسهم کرده، منو به چالش دعوت کرده، منو به مبارزه فراخوانده! فکر کنم شکست بخورم ازش، ولی بهتره که اینطور نشه.
+ پیشنویس میشه تا وقتی که پیروز بشم.
- تاریخ : شنبه ۱۷ اسفند ۹۸
- ساعت : ۰۱ : ۱۲
- نظرات [ ۰ ]