مونولوگ

اره خیلی باحالن ^_^

تسنیم نرو حرم. اگه بری نمی‌گن دختره خوشحال بود می‌خواست بره برف ببینه. می‌گن مشکل از ماست که بهت نگفتیم کرونا اومده. تو رو خدا یه ذره هم به فکر ما باش یه کاری نکن که حرف دهن این خارجی مارجیا بشیم یا بریم تو دسته اونایی که تو جاده شمالن. نرووو تسنیم ولی اگه رفتی دیگه برنگرد چون احتمال  ناقل کرونا بودنت خیلی زیاده :)) 

کور بشه هر کی نخواد خوشحالی شما رو ببینه. شما فقط خوشحال باش :)

+قسمت اول کامنتم شوخی بود یه لحظه یاد دیالوگ معروف ابدویک‌روز افتادم. 

حال همه خوب باشه چرا ناراحت بشیم:-)

تگرگ؟

نه چرا باید بشیم؟

تسنیم جونم این شادی همچین بشینه به روح و قلبت که تلافی چیزای ناراحت کننده باشه برات...بشوره ببره اصلا

منم امروز خیلی خوشحالم :))

میشه رفتی حرم یادم باشی؟

داااالی😛

وااای چه استقبال گرمی😁

واقعا دلم برای تو،بچه ها و فضای وبلاگ تنگ شده بود،دیشب تا ساعت چهار داشتم وبلاگها رو میخوندم...

از چی بگم ،از کجا شروع کنم...فقط همینقدر بدون که بعد از تقریبا دو سال هنوز نتونستم به روال سابق زندگیم برگردم 😂

ینی همه الویت هام شدن پسرم!!!کلا همه علایقم رو بوسیدم گذاشتم کنار که وبلاگ نویسی مهمترینشونه،کتابای نصفه نیمه،خیاطی نصفه نیمه،و کاری که همیشه بهش علاقه داشتم و فعلا نمیتونم انجامش بدم...

آقا یکی دستمال کاغذی بده بهم😆😭

پسرم یه ماه دیگه میشه دو سالش،ندیدیش هنوز نه!؟؟؟🤣

ای بابا کجای کاری! افسردگی دوسال بعد از زایمان گرفتم که خیلی هم نادره😭

جدی حالم بده، از اینکه هیچ جوره نمیشه توازن برقرار کرد .ولی رشته وابستگی رو دارم کم کم پاره میکنم بلکه مستقل تره بشه پسری،و منم یه خورده فراخ بال بیابم!

پست عکس دار هم چشم به زودی انشالله

الان باز میرم یه سال دیگه میام😆یادمه تو اون پست آخریه عین همینو گفته بودم بهت(درباره عکس)