مونولوگ

‌‌

خرس گنده


مامان رفتن بیرون برای خرید. چند دقیقه بعد یکی در خونه (و نه حیاط) رو زد. فهمیدم خانم همسایه است، چون کس دیگه‌ای تو ساختمون نبود. رفتم دم در. همسایه رو خیلی خیلی به ندرت می‌بینم که اونم وقتیه که بیرونم. سلام کردیم و بعد یک نگاه طولانی سرتاپایی بهم انداخت که واقعا می‌خواستم خودمم همون‌جا به ظاهرم یک نگاه بندازم، که نکنه که شلخته یا کثیف باشه سر و وضعم! بعد با همون خنده‌ی همیشگیش گفت میشه یه فرچه بدین؟ فرچه رو بهش دادم و رفت.
چند دقیقه بعد صدای چرخ‌دستی خرید مامان رو از تو حیاط شنیدم. رفتم پشت در و گفتم مامان نترسینا، چون می‌خوام بترسونمتون. و بعد در رو باز کردم و یه پرش کوچیک و اصواتی شبیه یوه! ولی چی دیدم؟ هیچ‌کس اونجا نبود و همسایه تازه در حیاط رو بسته بود! یعنی چقدر احتمال داره حرف‌هامو شنیده باشه؟

  • نظرات [ ۴ ]
^_^ khakestari
۰۴ اسفند ۹۸ , ۱۰:۴۸

نه بابا نشنیده اگه هم شنیده باشه 

خب فکر میکنه مامانت توی حیاط بوده 

دونت ووری هانی :))

پاسخ :

مرسی از دلداری :))
خواستم زیر پستت بنویسم خوش برگشتی ها، ولی پست انتخاباتی بود، ننوشتم :)
پا ییز
۰۴ اسفند ۹۸ , ۱۱:۰۷

ولی چی دیدم؟ هیچ‌کس اونجا نبود

 

یعنی مامانت هم نبود؟

پاسخ :

نه هیچ‌کس نبود. صدای همسایه بوده که داشته می‌رفته بیرون.
دچارِ فیش‌نگار
۰۴ اسفند ۹۸ , ۱۳:۵۵

:))) طوری نیست

پاسخ :

اوهوم، طوری نیست :)
پا ییز
۰۴ اسفند ۹۸ , ۱۶:۱۷

یعنی همسایه تا چند دقیقه توی حیاط شما بوده؟ 

ولی تو گفتی و نه در حیاط... یعنی در حیاطتون همینجوری بازه؟ یا از در خونه رفته توی حیاط، یا چی؟ 

 

نزنی منو ولی چون نمی تونم تصور کنم چی شده هنگ می کنم 

پاسخ :

خب همسایه دو طبقه بالاتر از ما زندگی می‌کنه. طبیعیه که برای بیرون رفتن از حیاط ما رد میشه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan