مامان رفتن بیرون برای خرید. چند دقیقه بعد یکی در خونه (و نه حیاط) رو زد. فهمیدم خانم همسایه است، چون کس دیگهای تو ساختمون نبود. رفتم دم در. همسایه رو خیلی خیلی به ندرت میبینم که اونم وقتیه که بیرونم. سلام کردیم و بعد یک نگاه طولانی سرتاپایی بهم انداخت که واقعا میخواستم خودمم همونجا به ظاهرم یک نگاه بندازم، که نکنه که شلخته یا کثیف باشه سر و وضعم! بعد با همون خندهی همیشگیش گفت میشه یه فرچه بدین؟ فرچه رو بهش دادم و رفت.
چند دقیقه بعد صدای چرخدستی خرید مامان رو از تو حیاط شنیدم. رفتم پشت در و گفتم مامان نترسینا، چون میخوام بترسونمتون. و بعد در رو باز کردم و یه پرش کوچیک و اصواتی شبیه یوه! ولی چی دیدم؟ هیچکس اونجا نبود و همسایه تازه در حیاط رو بسته بود! یعنی چقدر احتمال داره حرفهامو شنیده باشه؟
- تاریخ : يكشنبه ۴ اسفند ۹۸
- ساعت : ۱۰ : ۴۲
- نظرات [ ۴ ]