مونولوگ

‌‌

انتقام سخت


دسیسه چیدم که پذیرش درمانگاه ادب بشه! دسیسه‌چین که نیستم، تمام دیشب و امروز ضربانم بالا بود. فشارمو گرفتم، 130/80 بود. هر چی نفس عمیق می‌کشیدم هم فایده نداشت، تپش قلبم رو حس می‌کردم. کورتیزول لامصب بی‌وقفه جولان می‌داد. نگران خودمم. نگران اینکه همین روزها از استرس‌های الکی که زیادی گنده میشن سکته کنم نه، بلکه نگران اینم که در راه انتقام، هیچ پایمردی از خودم نشون نمیدم. حقم رو بخورن، بی‌احترامی کنن، ناراحتم کنن، اگه با یکی دو بار گفتگوی مسالمت‌آمیز رفع شد که شد، وگرنه ساز جدایی کوک می‌کنم. جمع می‌کنم و میرم. کارم رو عوض می‌کنم، شعبه‌ی بانکم رو عوض می‌کنم، دوستانم رو ترک می‌کنم، وبلاگ‌ها رو می‌بندم و دیگه باز نمی‌کنم. مقابله نمی‌کنم، نمی‌جنگم، حقم رو با زور پس نمی‌گیرم. حق رفته رو می‌بخشم و برای از دست ندادن بیشتر، دور میشم. با این روش، به زودی دیگه حقی نمی‌مونه و کاملا متعلق به سایرین میشم :|
یه روزی مثل امروز هم، بعد از هزار بار عوض کردن تصمیمم، اون هم تحت فشار شرایط، مجبور شدم یک نقشه بکشم تا شاید پذیرش درمانگاه کمی به دردسر بیفته و رفتارش من‌بعد اصلاح بشه. تمام دیشب و امروز از فکر اینکه چه عواقبی خواهد داشت، آروم نداشتم و نهایتا خدا دسیسه‌مو خنثی کرد و فقط ترکش‌های اضطرابش به خودم اصابت نمود. نمی‌دونم چرا جدیدا نقشه‌های انتقام شبیه بومرنگ طرح میشن :|


هر کس که تا حالا، همزمان با فشار بالا، ضعف کرده و مجبور شده یک قاشق غذاخوری پر مربای خالی قورت بده، دستش بالا!
برای کاهش استرسم خیلی تلاش کرده بودم، ولی مدتیه که باز هم میاد سراغم. سعی می‌کنم یه کلاس ورزشی برم اگه بشه.

  • نظرات [ ۱۲ ]
محسن حیدری
۲۵ دی ۹۸ , ۱۲:۲۵

وبلاگ خوبی دارید :)

easynet.blog.ir

پاسخ :

چه جالب، نمی‌دونستم :)
پا ییز
۲۵ دی ۹۸ , ۱۲:۲۹

Hey... delam khune

پاسخ :

Hey khahar, deleto beshoor. Khoon najeseh 😀
مهتاب ‌‌
۲۵ دی ۹۸ , ۱۳:۴۱

من که این اواخر یه بار داوطلبانه رفتم آزمایش کورتیزول هشت صبح دادم ببینم اوضاع چه‌طوریه. خیلی جدی حس می‌کردم کورتیزولم غیرطبیعیه انقد که تنش عصبی دور و برم هست که البته نبود. ظاهرا آدمی‌زاد جون‌سخت‌تر از این حرفاست.

پاسخ :

منم هی فکر می‌کردم آنمی دارم، آزمایش دادم هموگلوبینم عالی بود :)) همین‌طور مامانم و خواهرم. الکی فکر می‌کردیم علائم آنمی رو داریم.
الانم راست میگی، یه بار برم آزمایش بدم، انقد استرس الکی به خودم وارد نکنم. آزمایشش شرایط خاصی لازم داره؟
هلما ...
۲۵ دی ۹۸ , ۱۴:۴۹

دختر یکم آروم باش یه نفس بکش حالا :))

من تو این بیست و پنج سال عمر که خدا بهم داده فشار بالاتر از 9 تجربه نکردم ولی تا دلت بخواد تقی به توقی بخوره فشارم میره رو چهار و پنج.! باید عرض کنم تعداد ضربان قلبمم هیچ وقت نرمال نبوده و همیشه تند میزنه، من چیکار کردم؟! هیچی عادت کردم به این تالاب تولوب زدن و یهو افت فشار دادن.

پاسخ :

باور کن صبح کلی تکنیک تنفسی که خودمون به مریضا یاد میدیم رو اجرا کردم. فشارم اومد پایین‌تر، ولی تپش قلبم نه.
انقد دوست داشتم منم فشارم بیفته، فینت کنم :))) خدا رو شکر کن به نظرم :)))
البته منم خدا رو شکر می‌کنم :)
هلما ...
۲۵ دی ۹۸ , ۱۵:۵۰

خودت که دستت تو کاره :))

آخه کار من تجهیزات پزشکیه قبلنا هرچیز خرابی که میدادن درست کنم رو خودم و دوستان همکار یه تست میرفتیم. خیلی باحال بود کلا. یه بار شوخی شوخی با پرستارا گفتیم از هم نوارقلب بگیریم متوجه شدیم یکی از بچه ها نوارش درست نبود و آریتمی و اینا خلاصه یه حالت هایی هم داشته رو نمیکرده شوهرش هم اونجا حسابداره پزشک عمومی ارجاعش داد به متخصص اوضاعی بود.

پاسخ :

عه! پس کارت اینه؟ مدت‌هااااست برام سواله که شغلت چیه که به بهداشت و درمان مربوطه :)
میگم اگه مایل نیستی جواب نده، ولی من می‌پرسم، آیا مهندسی پزشکی خوندی یا تجربی یاد گرفتی که لوازم پزشکی رو تعمیر کنی؟
منم هر وسیله‌ایکه می‌خرم رو هی رو خودم و بقیه تست می‌کنم، گلوکومتر و فشارسنج و سونیکید و... :) حال میده :)
مهتاب ‌‌
۲۵ دی ۹۸ , ۱۷:۴۱

کافئینی‌جات نخور از سه چهار ساعت قبلش. هشت ساعتم ناشتا باشی ضرر نداره گرچه الزامی نیست. ساعتشم رعایت بشه دگ. کورتیزول هشت صبح حداکثره طبق ریتمش.

پاسخ :

ممنون :)
دگ! یاد تلگرام و تایپ دوستان تلگرامی افتادم :)
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۲۵ دی ۹۸ , ۱۸:۲۹

هی به خودت بگو چیزی برای نگرانی و استرس نیست. یا مثلا سعی کن به چیزهای دیگه فکر کنی.

من خیلی وقت‌ها سر بزنگاه یا مواقع حساس به خیلی چیزهای بی‌ربط فکر می‌کنم و حواس خودم رو پرت می‌کنم!

پاسخ :

قبلا متدم همین بود، منطقی با خودم صحبت می‌کردم. ولی گاهی جواب نمیده که نمیده.
تحریف حواس هم نمیشه خیلی وقت‌ها، یعنی قدرت زیادی می‌خواد و تمرین.
ممنون از کمکت، سعععی می‌کنم به حرفت گوش بدم :)
آقای صاد
۲۵ دی ۹۸ , ۱۹:۰۷

راهکار کاهش استرس فقط بسنی :)

پاسخ :

پیشنهاد خوبیه. پس میرم یه کارتن بسنی می‌خرم می‌ذارم فریزر، لازم میشه :)
مهتاب ‌‌
۲۵ دی ۹۸ , ۱۹:۵۸

من یا کاملا با رعایت قواعد و نیم‌فاصله و نقطه‌ویرگول و اینا نظر می‌ذارم یا کلا می‌رم اون ور بوم:)

پاسخ :

احسنتم، وبلاگ اینور بومه، باس این مدلی بود :)
هلما ...
۲۵ دی ۹۸ , ۲۰:۱۰

راحت باش تسنیم جان شجره منو کل بیان دارن :)

کارشناسی تجهیزات پزشکی دارم. راستش دوست دارم ارشد و دکترا رو هم برما ولی تو که غریبه نیستی حسش نیست😂😂🙈

من اوایل خیلی اتفاقی مهندسی پزشکی خوندم ولی به مرور علاقه مند شدم. :)

پاسخ :

الان سوال شد دو تا!
هم مهندسی پزشکی خوندی، هم تجهیزات پزشکی؟ یا تجهیزات پزشکی همون مهندسی پزشکیه؟ یا تجهیزات پزشکی یکی ازگرایش‌های مهندسی پزشکیه؟ یا چی اصلا؟ :))
هلما ...
۲۵ دی ۹۸ , ۲۰:۳۱

رشته مهندسی پزشکی چندین گرایش داره که برا من بیوالکتریک هست. تو پست سازمانی و خوشه شغلی "تجهیزات پزشکی" گفته میشه. درواقع جفتش یکیه :)

مثلا تو آزمون استخدامی ها مینویسن بیمارستان x کارشناس تجهیزات پزشکی میخواد. رشته: مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک یا بعضی وقتها همه گرایش ها.

پاسخ :

هاااا! شیرفهم شدم :))
جوری که من سرچ کردم، بیوالکتریک رو از بیومکانیک بیشتر دوست دارم :)
موفق باشی :)
هلما ...
۲۵ دی ۹۸ , ۲۳:۴۸

قربانت :)

تو هم حسابی موفق باش ^__^

 

پاسخ :

چَــــــــشــــــــمــــــــــــــ ^_______^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan