مثلا استوری یکی از همکلاسیهای دانشگاه رو میبینم که توش دریا داره آواز میخونه، دلم هوای دریای پاییز دو سال پیش رو میکنه. دریای اردیبهشت در برابر دریای پاییز شیء بیارزشی بیش نیست...
دوچرخهی پسر دوازده سیزده سالهی همسایهی طبقهی پایین کلینیک رو میبینم، دلم دوچرخهسواری تو فضای باز با شرایط استثنایی! میخواد.
مدادرنگی میبینم، دلم رنگآمیزی دفتر رنگآمیزیمو میخواد. بذار شب برم خونه انشاءالله این یکیو پیاده میکنم.
کاش میتونستم برم سفر یک نفره؛ ولی نه پول دارم، نه وقت، نه اجازه و نه حتی ایدهای برای اینکه چطور از پس همهچیز بربیام.
- تاریخ : دوشنبه ۹ مهر ۹۷
- ساعت : ۱۸ : ۲۶