یک عالمه القائات شیطانی نوشته بودم، چیزهایی که به زعم خودم (یا تحت تأثیر وزوزهای شیطان) درست بود و با واقعیت منطبق.
ولی یادم اومد که خیلی وقتها هزار تا دلیل داشتم تا به کسی بدگمان بشم و شدم. فکر میکردم ممکن نیست چیزی غیر از این باشه، چون تماااام شواهد و قرائن رو گمان من صحه میذاشته؛ اما چیزی نگذشته که با یه دلیل خیلی خیلی ساده تمام اون مدارک به ظاهر محکم دود شده رفته هوا و من موندم و یه ظن که حالا میدونستم تهمت بوده!
خدایا، شیطون بدجوری پیله کرده که بین من و این بنده خدا عداوت و بغض واقع کنه، دیدی که پست سراسر بدگویی و غیبتم رو پاک کردم، به خودم نهیب زدم که "با چشمی که زاویهی دیدش حتی صد و هشتاد هم نیست، چطور تمام حقیقت رو دیدی؟ نترسیدی خیالبافیهای خودت یا افسانههای شیطانِ بیخ گوشِت باشه؟" پس یعنی من تلاش کردم دیگه؟ =))) خودت کمک کن که این فکرها دیگه نیاد سراغم!
ممنون، متشکر :)
- تاریخ : يكشنبه ۲۰ خرداد ۹۷
- ساعت : ۰۰ : ۲۴
- نظرات [ ۱۰ ]