روز خوبی بود. با خاله رفتیم پارک، وَسَطَنا (وسطی) و استوپ میوه بازی کردیم. من نارگیل شدم😁 بعد من و ح یه کوچولو والیبال هم بازی کردیم. بعد رفتیم همون جای همیشگی معجون و شیرموز خوردیم. وقتی برگشتیم خونه دیدیم در حیاط بازه! فک میکنین وقتی رفتیم تو چی دیدیم؟ یک حیاط فوق بهمریخته و یه بَبَیی کنار پنجره! پشگلها همه جای حیاط به چَشم می خورد! و یک سطل که داخلش رنگ قهوهای و تینر مخلوط شده بود روی حیاط "سر نوک سر" شده و موزائیکها قهوهای شده بودند! سطل زباله که خدا را شکر خالی بود نیز به سرنوشت سطل رنگ دچار گشته بود! راستش خیلی تعجب کردم، چون سابقا آقای گوسفند رو میبستن، اما این بار باز بود! رفتیم باهاش سلام علیک کنیم که به طرفمون حملهور شد! گوسفند این شکلی ندیده بودم. یکم از نونی که تازه گرفته بودیم بهش دادیم یکجا قورتش داد. فهمیدیم گشنهشه! نونا دست من بود، یه لحظه حواسم پرت شد، یهو به خودم اومدم دیدم با سرعت داره به طرفم میاد! شوکه شدم. از معدود دفعاتی بود که تو عمرم ناخودآگاه جیغ کشیدم. معدود دفعات که میگم منظورم کمتر از انگشتای یه دسته! مواقع ترس هم جیغ نمیزنم. خلاصه خیلی حالت تهاجمی داشت، ژست شاخ زدن به خودش میگرفت و به دو میومد سمتمون! داداشم میگفت این قبلا شاخ داشته، جاش هم هست! رفتیم یک عالمه کاهو آوردیم براش یه لقمهشم نشد! خخخخخخ بعد هم با حالت فرار رفتیم تو خونه. هدهد میگفت تو رو خدا ح رو بخور، ما رو نخور😅 تو خونه هم که نشسته بودیم با پاهای جلوییش میپرید رو حفاظهای پنجره و وایمیستاد! بعد هم فهمیدیم در حیاط که موقع اومدن باز بود رو ایشون باز کرده بوده! سیم آیفونم از روی در کنده و الان مجبوریم شخصا بریم در حیاط رو باز کنیم! غروب قصاب آوردن و کلک حیوون رو کند :( اصلا طاقت این قسمت رو ندارم. یادمه وقتی خیلی بچه بودم، مواقع نذر و اینا انقد گریه میکردم که بَبَیی رو نکشین!
امشب همه خونهی مان. آبجیم، مامان برهی ناقلا، نبود که مامان خیلی از دستش عصبانی شد و دستور صادر فرمود به سرعت خودشون رو برسونن! اصلا دلش نمیاد تو همچین مواقعی یکی از بچههاش غایب باشن.
+ چند دقیقه قبل باخبر شدیم پسردایی بابام تو یه شهر دیگه، موقع کار از روی ساختمان چند طبقه افتاده و فوت شده. ندیدمش و حتی اسمشم نمیدونم هنوز. ولی خیلی ناراحتکننده است 😟 اگه دوست داشتین براش فاتحه بخونین یا صلوات بفرستین. ممنون
- تاریخ : جمعه ۳ آذر ۹۶
- ساعت : ۲۱ : ۵۹
- نظرات [ ۳ ]