خوب مسلما بهشان مربوط نیست. و تازه بنده خداها که چیزی نگفتهاند و مطمئن نیستم که تو ذهنشان چی میگذرد. و تازه تو ذهنشان هم این باشد که "چه دختر نچسب خوابالویی! انگار خرس قطبی است!" و فک کنن "پررو پررو رفته تخت بالایی و پایین هم نمیآید انگار آن بالا قلمروش هست و ما هم زیردستاش" و فکر کنند که "چرا هی جای وسایلش را عوض میکند و از کتاب به گوشی، از گوشی به جدول، از جدول به کتاب وول میخورد؟" و "چرا آن هندزفری لامصب را از گوشش بیرون نمیکشد تا بشنود که میگوییم ساک پتو را بده یا چراغ را روشن کن؟" و "دختره انگار از دماغ فیل افتاده با آن پتویی که تو گرما رو خودش کشیده!!!" و "خیلی هم شلخته و هپلی هپوست! اصلا ملافه رو تخت و بالشش نکشید، همینجوووور روش خوابید!" و گیرم همهی اینها یا نصفش یا هیچیش راست باشد. در هر حال هیچ توفیری نمیکند. دیوانهام واقعا. کی اصلا به تو محل میگذارد؟ دقیقا! هیچکس :) از کجا؟ از آنجا که اول ملافهام را برنداشتم و بعد که خواستم بردارم دیدم نیست. از آنجا که فهمیدند روی حجابم حساسم و سعی نکردند فرت و فرت که در را باز میکنند، فرت و فرت هم ببندند و بعد از تلاش مذبوحانهای که بعد از هر باز شدن در برای بستنش کردم، ناچار شدم پتو پیچ شده آن بالا بِچِپَم و گرما را تحمل کنم.
همه خوبند مگر خلافش ثابت شود :) اینها خوبند و خلافش ثابت نشده :)
+ به وقت ساعت بیست و یک دیشب :)
- تاریخ : شنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۶
- ساعت : ۱۱ : ۲۲
- نظرات [ ۴ ]