مونولوگ

‌‌

دست در یک کاسه کردن عیب نیست!


راستش واقعا برام مهم نیست چه فکری می‌کنید. بنا بر اظهارنظرهای گذشته اطلاع دارم که خیلی‌هاتون از دونفری غذا خوردن بدتون میاد/مورمورتون میشه/چندشتون میشه/عقتون می‌گیره و... اما خب ما رسم داریم و خیلی هم خوشمزه می‌خوریم. اصلا تو مهمونی هرکی تنها بمونه ممکنه بهش بر هم بخوره (البته بزرگترا، مامان باباهامون).
بر این اساس تو مهمونی‌ها همیشه من با هدهد هم‌ظرف بودم یا اگه نه بالاخره دختردایی‌ای، زن‌دایی‌ای، خواهر دیگه‌ای، کسی بود که جایگزین باشه. اما امشب که خونه دایی دعوت بودیم، قبل نشستن سر سفره فکر کردم که من با کی‌ام، بعد محل نشستن رو انتخاب کنم. مامان و آقای، دایی و زن‌دایی، خواهرها و دامادها، داداش و زن‌داداش، دو تا دختردایی‌ها، دو تا داداشام و خلاص! من و هیچ‌کس، یا من و خورزوخان! که داداشم گفت من تنها می‌خورم، تو با مهندس بخور :)
خب، غذا خوردن مردونه رو هم دیدیم، یعنی از نززززدیک دیدیم :) اول اینکه وظیفه‌ی سختی که همه سعی دارن از زیرش در برن رو مهندس داوطلبانه به عهده گرفت. هی مرغ تیکه می‌کرد، هی من تندتند می‌خوردم =) بعد هم اینکه هرچی آت و آشغال تو خورش بود ریخت رو برنج :| هویج و فلفل دلمه‌ای و اینا. سالاد هم مطمئن شد من دیگه نمی‌خورم که خورد! چیپسارم نمی‌خورد، میذاشت من بخورم =)))
خلاصه از من به شما بانوان گرامی نصیحت، با آقایون هم‌کاسه بشین که سود می‌کنین، هواتونو دارن. حس حمایت مردانه‌شون هی گوشت‌های چرب و چیلی و جاهای خوب غذا رو هل میده به طرف شما. امتحان کنید، بعد هم دعا به جون من :)



+ با فقیران دست در یک کاسه کردن عیب نیست/بحر با آن منزلت هم‌کاسه‌ی گرداب شد (تقطیع هدفمند!)
صائب

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan