دو تا حرفی که امروز خیلی درگیرم کردن:
1. "پیش از آنکه ما علم را بفهمیم، طبیعی بود که به خلقت جهان توسط خدا باور داشته باشیم. اما امروز علم توضیح متقاعدکنندهتری ارائه میکند.
اگر ما بتوانیم فرضیههای لازم برای توضیح هر پدیده و مادهی موجود در هستی را کشف کنیم، این کشف یک پیروزی نهایی برای خرد انسانی است. بدین معنی که ما میتوانیم فکر خدا را بخوانیم.
منظور من از بازخوانی ذهن خدا این بود که ما هر چیزی را که خدا میتوانست بداند، میدانستیم اگر خدایی وجود داشت؛ اما خدایی وجود ندارد. من یک بی خدا هستم." استیون هاوکینگ
2. "هنگامی که انسان به خانه آخرت قدم میگذارد، میبیند که صحبت از صد سال، پانصد سال، هزار سال یا صد هزار سال نیست، سخن از بینهایت است. مگر در ریاضیات نمیگویند که هر عددى را اگر تقسیم بر بینهایت کنیم، میشود صفر؟ مگر قرآن آخرت را تعریف نمیکند که «خالدین فیها»؟ یعنى نهایت ندارد؛ حال، دنیا تقسیم بر آخرت، چه میشود؟ طبق قانون ریاضى، هر عدد تقسیم بر نامحدود صفر می شود؛ یعنى زندگى دنیا صفر است. مسأله این است که اگر بعد از مرگ به این نکته برسیم، حسرت ما بینهایت خواهد بود." آیتالله حائری
امروز، اولِ صبح عبارات دومی رو خوندم، بعد کتاب "آموزش عقاید" رو که از قبل تصمیم داشتم خریدم و بعد عبارات اولی رو تو نت خوندم. هر سه هم اتفاقی کنار هم ردیف شدن. و خیلی خوشحالم که مطالعات سرعتزده و تند تند و پراکندهم که مثل این میمونست که یه رمان رو از وسط یا آخرش شروع به خوندن کنی و بخاطر گنگ بودن مطلب و دنبال اصل قضیه گشتن هی تندتر و تندتر بخونی، تبدیل شد به خوندن سر فرصت و با آرامش یه کتاب ساده و سبک! گرچه قرار بود تا قبل از شروع سال یه لیست حداقل دوازده کتابه داشته باشم تا یه کم برنامه مرتبتر باشه، ولی این مدت به این نتیجه رسیدم که خدا روزیرسونه :) اتفاقا این مطالعه همینجا تو بیان کلید خورد، و بعد هم همینجا تو بیان از دو تا از بلاگرهایی که قبولشون دارم رفرنس خواستم که هر دو بزرگوار کتاب بالا رو معرفی کردن. با خوندن آنلاینش شروع کردم، بعد از کتابخونه گرفتمش. امروز هم خریدمش، چون دلم میخواد زیر بعضی جملاتشو خط بکشم.
* اینکه عبارات اولی با وجود سطحی بودنشون چرا درگیرم کردن بماند.
- تاریخ : چهارشنبه ۲۳ اسفند ۹۶
- ساعت : ۲۲ : ۳۰
- نظرات [ ۲ ]