نتم تموم شده و با نت مودم هم حال اومدن ندارم. ته موندهی حقوقم رو هم دیروز خرج کردم با خوشحالی:) تا ماه بعد نت نخواهم داشت همچنان.
عاشورا عصر و شب شیفت بودم که ضد حال بود. فکر میکردم کلا نمیشه برم دستهها رو ببینم ولی رفتیم، بعد آقاجون رسوندنم. خیلی دوست داشتم دستهی هموطنها رو ببینم که دو تا خوبش رو دیدم. اینا اصلا طبل و سنج و حتی زنجیر ندارن. صرفا سینه میزنن. از طبل و صداهای بلند و اکثرا اصوات جوگیرانه و... خوشم نمیاد. سینه هم برای حفظ نظم و وحدت!
بر خلاف تمام عصرهای کاریم، درمانگاه عاشورا فوق شلوغ بود. انگار همه بجای عزاداری مریض شدن اومدن درمانگاه! حتی از شبهای شلوغ دکتر ع هم شلوغتر بود.
قصد بین الحرمین داریم برای اربعین، خانوادگی. انشاالله خدا قسمت کنه. من تا حالا نرفتم و مهندس، بقیه رفتن. فردا میرم دنبال ویزا و کاراش انشاالله.
- تاریخ : شنبه ۲۴ مهر ۹۵
- ساعت : ۲۱ : ۳۹
- نظرات [ ۰ ]