پست قبل از پستِ قبل رو که پیشنویس کرده بودم برگردوندم. چرا باید احساساتم رو مخفی کنم؟ ناامیدی، استرس، خشم، ترس، هیجان، عصبانیت، خستگی، حتی بیمنطقی، بیعقلی، بیشعوری، حماقت و... جزئی از تجارب آدمهان. قابل تایید و دفاع نیستن، ولی هستن، وجود دارن. بعدها باید بخونمشون و بخندم به خودم بابت شدت حماقتم یا افسوس بخورم بابت موهایی که الکی سفید کردم یا شاید هم به احتمال کمتری افتخار کنم به فرودهای مسیرم در کنار فرازهاش.
ولی خب یک چیزی که در مورد من هست و اونجا هم گفتم همین دمدمی بودنمه. ویژگی خوبی نیست، ولی همین هم باعث میشه تو اون فاز ناراحتی باقی نمونم. بسامد این نوسانات هم زیاد نیست، یعنی مثلا الان که وارد فاز دیگهای شدم، ایشالا تا یه مدت هستم در خدمتتون :)
- تاریخ : دوشنبه ۴ دی ۰۲
- ساعت : ۲۰ : ۱۴
- نظرات [ ۰ ]