محمدحسین یکی دو ماهی هست چند تا رنگ رو یاد گرفته؛ زرد، قرمز، آبی، سبز، صورتی و نارنجی. رنگهای نزدیک به اینا رو هم به اسم اینا میگه. مثلا به طوسی میگه آبی. هنوز نمیتونه درست حرف بزنه و بعضی اسمایی که میگه فقط برای ما مفهومه. مثلا به نارنجی میگه نایی، به نارنگی هم میگه نایی :) به سبز میگه تَبد. به زرد یه چیزی تو مایهای زد یا سد یا همچین چیزی میگه. به آبی میگه آبی، ولی از همه دورتر، به قرمز میگه اینی :))
یکی از سرگرمیهای این روزامون اینه که هی ازش بپرسیم این چه رنگیه، اون چه رنگیه. امروز بعد از چند تا این چه رنگیه اون چه رنگیه، ازش پرسیدم من چه رنگیام؟ سوالی براش جدید باشه یا نفهمه انقد قشنگ میگه هاا؟ :)) اولش گفت ها؟ دوباره گفتم من چه رنگیام؟ طوسی تنم بود، گفت آبی. گفتم لباسم نه، خودم چه رنگیام؟ یهکم نگاه نگاه کرد، خندید، دهنشو باز کرد یه رنگی بگه، ولی نگفت. بعد لباشو قنچه کرد از همون فاصله بوسم کرد :) با اینکه من بوس دوست ندارم، ولی چون تا حالا از این حرکتا نزده بود و فاصلهی اجتماعی هم رعایت شده بود بوسش چسبید :))
سر تلفظ لغات هم با همه بحث میکنه. مثلا همین چند دقیقه پیش اومد پرسید این چیه؟ دیدم خرچنگ خشکشدهای که از قشم خریده بودم رو نشون میده. گفتم خرچنگ. گفت ارچنگ. البته نه به این واضحی. حرف چ و گ رو یهکم مبهم تلفظ کرد. چند بار که تکرار کرد، تهتغاری خواست سربهسرش بذاره، همهش میگفت ارچنگ. اونم هی میگفت نههه، ارچنگ. داداشم باز میگفت ارچنگ، محمدحسینم بدتر میگفت نهههههه، اررررچنننننگ :)) یعنی من میگم ارچنگ یعنی خرچنگ، ولی شماها نباید بگین ارچنگ. ارچنگ خودشو خرچنگ میشنید، ارچنگ بقیه رو ارچنگ :))
دو هفته دیگه دو سالش میشه. کادوی تولدشو از قشم براش خریدم، یه تیشرت و شلوارک. تیشرت آبی آسمونی و شلوارک طوسی. فک کنم به هر دوشون بگه آبی :) اون روز به مامانش نشون دادم، خیلی خوشش اومد، ولی میگه دخترونه است :| البته فقط به چشم خواهرم دخترونه است :)
- تاریخ : جمعه ۲۰ اسفند ۰۰
- ساعت : ۱۵ : ۰۵
- نظرات [ ۲ ]