یک هفته است پلک پایین چشم چپم به دفعات زیاد در طول روز میپره. به شکل بسیار محسوس و قابل رؤیتی هم میپره. مامانم میگه صدقه بنداز، ولی چشم چپ شادیه. خب مامان جان، این چه شادیایه که یک هفته است رو مخ (چشم) منه و نمیاد؟ بعد هم وقتی شادیه صدقه واسه چی بندازم؟ نگه دارم تو شادیا خرجش کنم :))) البته فک میکنم به دلیل تعدد روایات واصله! مامانم هر دو جانب رو نگه داشته. مثلا تو اینترنت خوندم چشم چپ شادیه، چشم راست غم، ولی اینا واسه آدماست و زنها برعکسن؛ چپشون غمه، راستشون شادی. دیشب وقتی داشت میپرید خواهرم کنارم بود، بهش نشون دادم گفت چشمت باد گرفته. یاللعجب! یعنی باد چطوری رفته اونجا؟ بعد این باد انرژیش تموم نمیشه انقد زیر پلکم خودشو به در و دیوار میزنه؟ بعدم خندید گفت البته مردم اینجوری میگن :)) تو سایتهای مردمی هم نوشته که پرش پلک انقباض غیرارادی عضلهی اونجاست و ممکنه علتش مصرف کافئین و خستگی و کمبود منیزیم و اینجور چیزا باشه. خسته که والا خیلی خستهم. مثلا همین امروز صبح مرگم بود از جام پاشم بیام سر کار. دیشب کلی مهمون داشتیم. تا ظهر که سر کار بودم، تا شبم تدارکات مهمونی، بعدم خود مهمونی، تا دوازدهونیم هم بشوربشور. تازه آشپزی که کلا با مامان بود، برای تدارکات هم هدهد اومده بود کمک، برای بشوربشور هم عسل و عروس باهام بودن. ولی صبح از خستگی و کمخوابی که این مدت تلنبار شده میخواستم خودمو از پنجره پرت کنم پایین. البته چون همکفیم انگیزهمو از دست دادم و قهوه رو گذاشتم تو کیفم و راه افتادم سمت کار. ولی اگه امروز بازم پلکم بپره، به توصیهی خواهرم یه سوزن برمیدارم میزنم تو پف زیر چشمم که یا بادهایی که گیر کرده خارج بشه یا اون شادیای که قراره بیاد و نمیاد بپره بیرون.
- تاریخ : پنجشنبه ۵ اسفند ۰۰
- ساعت : ۰۷ : ۲۶
- نظرات [ ۲ ]