دیروز صبح خیلی گریه کردم، جوری که عصر که دوستام اومدن چشام تنگ و پفکرده شده بود. سر موضوع تبعیض بین دختر و پسر خیلی با مامان بحث کردم :(
چرا هیچ کس به کتاب یا لوازم قنادی به عنوان کادو نگاه نمیکنه؟؟؟ خوب آخه هزینهاش از این کادوهایی که گرفتم که بیشتر نیست :|
شبا موقع خواب و حتی گاهی روزها به اون کار شهرستان و مستقل شدن فکر میکنم. خدایا یعنی ممکنه جور بشه؟ آقای که هر چند روز سراغشو ازم میگیره، ولی خبری نیست...
+ تیتر: رفع تبعیض نژادی! و کادوی کتاب و لوازم قنادی :) و اون شغل مورد نظر...
- تاریخ : يكشنبه ۲۸ آذر ۹۵
- ساعت : ۲۰ : ۱۱
- نظرات [ ۱۲ ]