قناد شدن اینطوریه که تو میری جایی که حرفهای بشی، ولی بعد از دو ماه تو خونه میخوای کیک درست کنی و خمییییر میشه 🤣🤣 حالا چرا؟ چون فک کردی بیکینگپودر داری و نداشتی :) و چون بعد از تخممرغ، شیر و روغن رو زدی، بعد یادت اومده شکرو جا انداختی 🤣🤣 خدایی کودو افسر ...ای به من گواهینامه داده؟ o_O
چند روز اخیر قسمت تر و کیک بودم ^_^ دستم تو کیک تا حدود قابلقبولی راه افتاده. البته یهکم، نه زیاد؛ هم کیفیت هم کمیت. کیفیت که متوسط، کمیت هم از تقریبا ۹ تا ۲، ۱۷ تا کیک صاف کردم که فقط سه تاش البته سفید بود (سفید سختتره، چون چاله چولهها رو واضح نشون میده). به علاوهی مقداری کارای بردستی که روی هم شاید یک ساعت شد. میشه به عبارتی هر یه ربع یه کیک. صاف کردن هم که میدونین با تزئین متفاوته. کیکو که صاف کردی، یه مقدار خرت و پرت روش بذارن، مثلا شکلاتی میوهای چیزی، اون وقت کامل میشه.
شب، بعد از کار، با جیمجیم رفتم لوازم قنادی ترانه و یکمیلیونوششصدوبیستوسه هزار تومن وجه رایج مملکت لوازم خریدم. چی؟ سه تا رینگ گرد و دو تا رینگ مربع و یه مولد و یه قیف غولآسا و یه کاردک و یه رول کاغذ روغنی ۲۴ متری و یک کیلو بیکینگپودر و نیم کیلو وانیل و یه قوطی کوچیک ژله بریلو و کپسول کاغذی ۴۰۰ تایی برای شیرینی و پنج کیلو خامه قنادی. از بین اینا فقط قیف و رینگها و کاردک و مولد برام میمونه، یعنی وسیله است، هشتصدوخردهای. نصف دیگه مصرفیه و فوت کنی رفته. خلاصه که ایطوری.
+ هر روز برام مسجلتر میشه که اصل قنادی، یا شاید به عبارت درستتر، قسمت سختتر و مهمتر و وسیعتر قنادی، خشککاریه.
- تاریخ : پنجشنبه ۷ دی ۰۲
- ساعت : ۲۲ : ۲۲
- نظرات [ ۱ ]