عصر جیمجیم پرسید قهوه مینوشم یا نه؟ همیشه فعل نوشیدن واسه مایعات استفاده میکنه! حواسم نبود تو کلینیک قهوه یعنی اسپرسو و گفتم بله و برام یه زهرمار درست کرد و منم نوشیدم، البته بعد از شییریین کردنش :) من تو خونه فقط ترک میخورم، معمولا با شیر و همیشه با شکر، اغلب غلیظ و با شکلات تلخ و پودر کاکائو؛ ولی هیچوقت به اسپرسو نمیرسه دیگه. متاسفانه مدتیه فهمیدم قهوهی ناشتا یا ناشتا هم نه، فقط گرسنه، بخصوص اسپرسو باشه معدهمو اذیت میکنه. امشبم یهکم معدهم درد گرفت که با خوردن شام خوب شد. ولی کاملا احساس برافروختگی داشتم و حدس میزنم که عصبانیت زیادم از حرف مدیر، بیارتباط به قهوههه نباشه. در مورد مسائل مالی معمولا ریلکستر از اینام. حالا اینم هیچی، ولی دیگه بیخوابی امشبم که مربوط هست دیگه. دهونیم یازده ساعت خوابمه و خودبخود این ساعت خوابم میاد. امشب هم اومد، ولی همینطور که مشاهده میفرمایید تا الان بیدارم و دارم با بیداری دستوپنجه نرم میکنم، مگر ولم کنه و بذاره برم به دنیای اموات موقت. فردا که چه عرض کنم، ساعاتی دیگر، یعنی چهار صبح باید پاشم و نماز و صبحونه و برم بیمارستان. اونوقت اگه همین الان هم بیهوش بشم که فرض محاله، با سهونیم ساعت خواب من چطور سرحال باشم فردا؟ پس نتیجه میگیریم که مرگ بر قهوهی بیموقع!
- تاریخ : يكشنبه ۱۵ آبان ۰۱
- ساعت : ۰۰ : ۳۰
- نظرات [ ۴ ]