مونولوگ

‌‌

 

مجید خسروانجم استوری کرده "بهترین اتفاق زندگی در ۱۴۰۰؟"

به کجا برم شکایت؟ به که گویم این حکایت؟ که هرچی فکر می‌کنم چیزی پیدا نمی‌کنم؟ بالاخره یک جلسه مشاوره رفتم و حدس بزنید چی شد؟ تا دهنمو باز کردم حرف بزنم زدم زیر گریه. نشد و نتونستم حرف بزنم. یه چیز کلی گفتم، اینکه از اول سال تحت فشارم و موضوع چیه. ولی بعد بحثو بردم سمت استرس که یه مشکل مزمنه در من. پرسید همینو ادامه میدی؟ گفتم آره. آخر جلسه گفت بابت اون موضوعی که وقتی حتی بهش نزدیک میشی نمی‌تونی خودتو کنترل کنی حتما باید با یه نفر حرف بزنی. تو جلسه هم هی چند بار گفتم که اعتقادی به روانشناسی ندارم و اصلا نمی‌دونم چرا اینجام! می‌گفت ناراحت نشده، ولی می‌خواست تکرارش نکنم.

شاید بهترین اتفاق ۱۴۰۰ این بود که سعی کردم مواظب خودم باشم. همیشه بوده‌م و اینکه تو این مسائل هم بهش ادامه دادم خوبه. سه بار رفتم سفر. خیلی از کارهایی که دوست داشتم رو انجام دادم. کارهایی رو شروع کردم و به کارهایی خاتمه دادم. خیلی خیلی خیلی کم، ولی به‌هرحال، پس‌انداز کردم.

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan