گفتم که همراه عکسهای تقویم، یک برگ الگوی بوکمارک هم پرینت کردم. امروز صبح پا شدم، دیدم باید یه کاری بکنم که حواسم پرت بشه. نهار داشتیم، بنابراین تا عصر بجز اتو و تا زدن لباسا کار دیگهای نداشتم. بنابراین تصمیم گرفتم بوکمارکها رو درست کنم. شاید باورش براتون سخت باشه، ولی از هشت و نیم صبح تا یک و نیم ظهر داشتم همین هفت تا بوکمارک که به نظر هیچی نداره رو درست میکردم. این مواد اولیهی کاردستیم =) :
رفتم تو نت یهکم دنبال منگوله چرخیدم و حدود قیمتش اومد دستم. یه بار هم قصد کردم برم بیرون بخرم، ولی خب حوصله نداشتم و احتمال هم دادم این مغازه نزدیک ما نداشته باشه از این چیزا. بعد گفتم ببینم شاید بشه خودم درست کنم. اول سعی کردم با نخ کاموا یا بقیهی نخهای ضخیم تو خونه که اسمشونو نمیدونم منگوله درست کنم و کردم. اما هیچ کدوم به دلم ننشستن. شاید دو ساعت از وقتمو گذاشتم پای اونا و آخر هم انداختمشون دور. بعد وقتی دیگه داشتم ناامید میشدم به فکرم خطور کرد که با نخ قرقره درست کنم و کردم. خیلی به هدفی که داشتم نزدیک بود و ذوقزده بقیهی رنگاشو هم درست کردم :) جنس نخ آبی متفاوته و هی نخهای منگوله به هوا بلند میشن! اینم منگولههای من :
الگوها رو برش زدم و همه رو روی کاغذ آچار چسبوندم که ضخیم بشه. بعد دوتا دوتا جفت کردم و چسبوندم به هم که دو طرفه عکسدار بشه. به قول اون کتابه که یه بار اینجا خوندم و گذاشتم، خیلی اُسّوقُسدار و خوب شد :) برش زدن اون پر از بقیه بیشتر زمان برد و البته از همون اول هم قصد کرده بودم اونو برای مامان درست کنم که بذارن لای قرآنشون. وقتی تموم شد و گفتم یکی انتخاب کنن دقیقا همونو انتخاب کردن و واسه همین بهش منگوله نزدم :)
بعد هم که پانچ کردم و منگولهها رو آویزون و تمام :)
کاردستی درست کردن از نظر من فوقالعاده است! خیلی خوش میگذره باهاش. انرژی زیادی به آدم میده. اینکه یک چیزی تولید یا خلق کنی حس محشریه. البته اینایی که من درست میکنم و ایده و طرح بقیه رو پیاده میکنم خیلی جدی نیستن، ولی باز هم اون حس خوب ساختن رو دارن. از این نظر مشاغل فنی و یدی و ساختنیها خیلی خوشبهحالشونه به نظر من :)
- تاریخ : دوشنبه ۱۸ مرداد ۰۰
- ساعت : ۱۸ : ۱۶
- نظرات [ ۳ ]