خشککار، کیکپز، ترکار و کیکساز، چهار تا بخش مجزاست اینجا. من به ترتیب به کیکسازی، ترکاری، کیکپزی و خشککاری علاقه دارم. حالا درسته گذاشتهنم بخش خشککار، ولی دلیل نمیشه وقتی یاد میگیرم با دو دست، در یک ثانیه، چهار تا شیرینی برنجی رو جفت کنم ذوقزده نشم. سرعتم هنوز کمه فک کنم، سه هزار و خردهای شیرینی رو تو دو ساعت چیدم، ولی خودم به آتیهی خودم امیدوارم 😎 روز دوم یکی از اوستاها فک کرد دارم یه کاری رو اشتباه انجام میدم، گفت عه، خانم فلانی از شما بعیده، از شما بعیده، که البته بعد دید نهههه، دارم درست انجام میدم :)) و امروز هم یکی دیگه از اوستاها گفت اینجوری بچین، اولش به نظرم سخت اومد، گفتم اگه بتونم، گفت چرا نتونی، وقتی استعدادشو داری حتما میتونی. حالا من نمیدونم شیرینی چیدن چه استعداد خاصی نیاز داره، ولی تلویحا گفتم نظر اوستاها بدجوری روم مثبته :))
نمیدونم کی راهم به کیکسازی باز میشه، ولی بدتر از اون اینه که وقتی میبینم یکی یازده سال فقط تو همین قنادی بوده و هنووووز بردسته، یا یه اوستایی از عقد دقیانوس اینجا بوده و قنادی خودشو نداره، نمیدونم باید چطور امیدمو حفظ کنم که یه روز نه چندان دوری، هدفم محقق بشه.
این همون خبری بود که قرار بود هفتهی بعدِ هفتهی پیش بدم :)
- تاریخ : دوشنبه ۸ آبان ۰۲
- ساعت : ۱۴ : ۱۴
- نظرات [ ۹ ]