آنفلوآنزای خیلی طولانیای شد. دیگه واقعا خجالت میکشم عروسمون میاد خونهمون قیافهی نزار منو میبینه. لابد با خودش میگه این چرا انقد همهش مریضه؟ :/
و اینکه من بجای جیمجیم خستهم از بس حالمو پرسیده و گفتهم ضعف دارم، درد دارم، کوفت دارم، زهرمار دارم... جا داره بگه پس کی خوب میشی دیگه، اه :/
ولی کاری نمیتونم بکنم. ضعف منو از پا انداخته. به این نتیجه رسیدهم که خدا کنه قبل زمینگیر شدن خدا منو ببره از این دنیا.
- تاریخ : دوشنبه ۲۴ مهر ۰۲
- ساعت : ۲۰ : ۲۹
- نظرات [ ۰ ]