تو حرم، تو صف ضریح، امینالله میخوندم که یه خانمه شروع کرد صلوات گرفتن از مردم. منم چون از حفظ میخوندم هی تمرکزم بهم میخورد و برای اینکه رشته از دستم نره، اول یه گوشمو گرفتم، بعد صدامو بردم بالاتر و بعد هر دو گوشمو گرفتم. بعد از اینکه برای انواع و اقسام گرفتاریهای ملت دعا کرد و خواستههاش تموم شد، میخواستم بلند بگم خدا یه کوئیک سفیدسرخ ۴۰۰ مامان به من بده صلواااات! :))) مطمئنم بعد از اون همه صلوات، ناخودآگاه واسه اینم صلوات میفرستادن، بعد میفهمیدن عجب رکبی خوردهن :))) ولی خب گفتم واسه شوخی و خنده، در حد همین یه جمله و صلوات بعدش هم مزاحم خلوت و تمرکز بقیه نشم دیگه، وگرنه حتما میگفتمش 😁 اومدیم اینور یه قسمت از زیارت آل یاسین که یه خانومه میخوند به گوشم خورد و دلم خواست آل یاسین بخونم. این فرازهاشو بیشتر دوست دارم:
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَءُ وَ تُبَیِّنُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِی
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذَا یَغْشَی وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّی
.
.
.
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلاَمِ
بعد رفتیم چایخانهی حضرت، چون مامان تا حالا نرفته بودن و دلشون میخواست برن.
تو راه برگشت، مامان یه ماشین دیدن گفتن این ماشین خوبه، من از اینا دوست دارم. نگاه کردم دیدم پشتش نوشته الانترا. گفتم نهههه، من اینو نمیشناسم، نمیدونم خوبه یا بد، پس نمیخوامش! :))) بعد گفتم شما میدونین این چنده اصلا؟ خودمم نمیدونستم 😁 زدم تو نت، اولا دیدم بیشتر نوشته النترا تا الانترا، بعدم ناقابل، سهونیم میلیارد 😌 دیگه مامان که کوتاه نیومدن، گفتن الا و لابد من از همینا دوست دارم فقط 🤣 دفعهی بعدی که خواستم تو صف ضریح، حاجت بخوام، میگم خدا یه النترای 2022 ناقابل به مامانم بده صلوااات :)))
- تاریخ : جمعه ۱۲ خرداد ۰۲
- ساعت : ۱۹ : ۰۲
- نظرات [ ۵ ]