مونولوگ

‌‌

۳۰ مهر ۱۴۰۱

 

مشق امشب: ده صفحه بنویس "تو به اندازه‌ی کافی و اغلب بیشتر از انتظار خوبی".

یه تغییراتی تو کارم داره اتفاق میفته. همکار جدیدی که برام اومده راه افتاده دیگه و از فردا قراره شیفت مستقل داشته باشه. چند تا از شیفتام در هفته آزاد شده که طبق قرار قبلی تو اون تایما به تیم سوم کلینیک می‌پیوندم. از مدت‌ها قبل دارم استرس اینو می‌کشم که چطور شرایط جدید رو منیج کنیم. استرس کار عملی نیست ها، چون کار عملی رو بالاخره یه جوری آدم انجام میده. نگران اینم که حالا که دو تا نیرو برای یک تستیم و یه تایمایی هم‌پوشانی داریم، بازده کار دو برابر نمیشه، ممکنه کلینیک از این بابت ضرر کنه. ممکنه بیمار به تعداد کافی نداشته باشیم. ممکنه فلان، ممکنه بهمان. هر چی هم که به خودم بگم اینا هیچ ربطی به تو نداره و اونی که نیرو استخدام کرده، فکر حقوقش و بیمارش و اینارم خودش باید بکنه، بازم فایده نداره. وقتی بازده کار بیاد پایین، احساس گناه و کم‌کاری خِر منو می‌گیره. تازه اخیرا که سرعتم تو تست گرفتن زیاد شده، تایم اضافه میارم، بعد آواره‌ی این اتاق و اون اتاق میشم که یه کاری برای انجام دادن پیدا کنم. امروز تو جواب شارمین نوشتم فک کنم دارم اعتیاد به کار (Workaholic) پیدا می‌کنم. یادم افتاد چند شب پیش، پنج دقیقه بیکار نشستم تو اتاقم، بدن‌درد خماری گرفته بود منو :)) رفتم تو راهرو، جیم‌جیم دیده منو میگه چی شده؟ میگم حوصله‌م سر رفته از بیکاری. یه جوری که یعنی می‌دونم مرضت چیه، دستمو گرفت برد پشت یکی از میزای اتاقش گفت بشین فلان کارو بکن. لعنتی سر کار حتی نمی‌تونم با گوشیم ور برم. وای‌فای رایگان در اختیار، ولی مثل این خُلا، گوشی از اول تا آخر سایلنت و بلااستفاده. حتی همتشو ندارم بذارم فیلم دانلود شه.

سخن به درازا کشید. اومدم یه کم تخلیه‌ی افکار کنم که باز تا نصف شب نخوام هی به نوبتا و بیمارا و حقوق و بازده و انتظار و... فکر کنم. پس چی شد؟ تو داری کار می‌کنی. تو داری درست کار می‌کنی. تو داری به شرح وظایفت عمل می‌کنی. تو خیلی بیشتر از شرح وظایفت داری کار انجام میدی. تو کافی هستی. تو نمی‌تونی از جایگاه یه کارمند وظایف مدیریتم پوشش بدی. پس تو اصلا نباید نگرانش باشی. نگرانیت محلی از اعراب نداره. حالام بگیر بخواب.

 

  • نظرات [ ۳ ]
مریم بانو
۳۰ مهر ۰۱ , ۲۳:۳۷

اون چراغم خاموش کن بزار ماهم بخوابیم:)

شبت بخیر!

پاسخ :

یعنی از دیشب تا حالا منتظری من چراغو خاموش کنم؟ :)
باشه خاموش کردم، بفرمایید بخوابید :)
شب شما هم بخیر ^_^
مهتاب ‌‌
۳۰ مهر ۰۱ , ۲۳:۴۸

منم همینم. بهترین و رضایت‌بخش‌ترین حالت برام وقتیه که سر کار، به اندازهٔ یه استراحت کوچولو زمان داشته باشم ولی بقیه‌ش کار باشه. البته خوشحال می‌شم اگر کارا طوری باشن که تا وقتی همکار شیفت بعد می‌رسه دیگه کاری برام نمونده باشه.

پاسخ :

نچ، نج، نچ! یه عده بچه کاری دور هم جمع شدیم. چرا ما نمیریم عشق و حال دنیا رو بکنیم بابا؟ :))
ن. ..
۰۱ آبان ۰۱ , ۰۸:۴۵

الدیوانه 

منو باش فکر کردم می ترسی یکیو از کار بیرون کنن 

اصلا باور کردنی نیستی برام که اینقدر انرژی داری

یعنی کارتون سبکه؟ تست گرفتن سبکه که تو توی تایم بیکاری هم دنبال کار می گردی؟ و از گوشی استفاده نمی کنی؟

خو حالا امتحان کن، کم کم شاید به اینم عادت کردی

گوشیو میگم

سلام تسنیم

پاسخ :

سلام :)
سنگین نیست. ولی سبک هم نیست. سروکله زدن با بچه و بازی باهاش و گوش دادن نق‌نق و گریه‌ش و اینا گاهی خیلی انرژی می‌گیره. ولی اگه بچه‌ی آرومی باشه، پشت سیستمم دیگه.
اتفاقا وقتی بچه آرومه قشنگ میشه تو گوشیت غرق بشی. ولی بازم من نمی‌تونم. یعنی موقع کار حوصله‌ی گوشیو ندارم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan