مونولوگ

‌‌

خوشمزه هم نیست تازه


آدم کوفت بخوره، شکلات فرمانیه رو نخوره 😣
قضیه از این قراره که در مدت انتظار جلوی سفارت نروژ، ludo بازی می‌کردیم چهار نفره، من و دایی و داداش‌ها. قرار شد هرکی باخت برای بقیه آبمیوه‌ای، نوشابه‌ای، چیزی بخره. من اولش از همه جلو بودم، ولی یک ساعت و خورده‌ای بازی‌مون طول کشید و آخرش من باختم :( و خب طبیعیه که گفتم شرط حرام است و فلان! :))) البته بعدش گفتم بیاین بریم بی‌ارتباط با بازی براتون آبمیوه بخرم. رفتیم و اونا آبمیوه برداشتن و من شکلات. و در نهایت دایی حساب کرد! بعد من فاکتور خواستم که کاش نمی‌خواستم :)))) شکلات من تنهایی از آبمیوه‌ی اون سه تا بیشتر شده بود :)
نشستیم تو ایستگاه می‌خوایم بریم تجریش. بعد این سه تا برسروسینه‌زنان نوحه می‌خونن و کمی هم مسخره‌بازی درمیارن. مهندس: "الان تسنیم با خودش میگه چه غلطی کردم اومدم، دیگه با پسرا نمیام بیرون!" :)

  • نظرات [ ۲ ]
دُردانه ⠀
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۵:۱۰

۴۲ هزاااااااار؟!!! گرون شده یا از اول گرون بود؟!

پاسخ :

از اول گرون بود، چون دفعه‌ی اوله از اینا می‌خرم :))
واران ..
۱۳ شهریور ۹۸ , ۱۵:۵۲

چون شکلاتش خارجی است گرونه !

بماند که خودش از اول گرون بوده ولی بخاطر تحریم ها اجناس خارجی گرونتر از قبلم میشه!

من جای داییت بودم میگفتم گرونه اینو نمیخوایم والا :|:))

 

حالا خوشمزه بود؟

یا بخاطر گرونیش تلخ شده؟ هوم؟:))

 

 

اون سه تا پسر هستند ؟!:))

خدا فقط بهت رحم کنه دعا میکنم سالم و البته زنده برگردی فقط؛))

 

 

سلام بر تسنیم 

خوش بگذره :)

پاسخ :

سلام بر واران عزیز
نه بابا، دایی که اصلا پس نمیدن. حالا من رو فاکتورو خوندم گفتم نوشته تا ۷۲ ساعت میشه مرجوع کرد، بریم پس بدیم. گفتن نه!

اوهوم، سه تا پسر که من از میانگین سنشون بزرگتر میشم :) حالا البته اینا که منو می‌کشن با غرغر، ولی فعلا راه‌بلد و به اصطلاح تورلیدرشون منم! این یعنی خدا به اونا رحم کنه که زنده برگردن 😁
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan