این هفته یه سری خوشایندها داشتم که نشد بنویسم.
یکی اینکه یه قناد مسن داریم که ۵۳ سال سابقه کار داره و بازنشسته است اما همچنان کار میکنه و سرپرست سابق کارگاه بوده. یه بار رفتم کنارش واستادم قطاب پیچیدنشو نگاه کردم. چند تا داد دستم بپیچم ببینم چطوریه. انقدرررررر ازم تعریف کرد که نگم براتون :))) از قطاب پیچیدنم نه ها، که خیلی جالب نشد، اولیا بود بههرحال؛ ولی گفت شما فقط یک روز نیاز داری تا تو این کار ماهر بشی. گفت استعدادت خیلی خوبه ماشالا. گفت خانوم زیاد اومدهن اینجا کار کنن، ولی مثل شما سابقه نداشته. یه استاد نسبتا بداخلاقی هم بوده سابق. الان که چون بازنشسته است همیشه نمیاد و بردست هم نداره و تنها کار میکنه کلا، نمیشه خیلی به اخلاقش پی برد. ولی خب کسی با این سابقه این حرفا رو بهم زد، اصن کیلوکیلو قند تو دلم آب شد :)
الان هم که تو ترکاریام همچنان. از چند روز قبل، یه سری کارای حرفهایتر دستم میدن. مثلا دیروز سفارش سولی داشتیم، بجز پخت نونش، بقیهشو از صفر تا صد کاملا تنها خودم زدم. باز کردن تختهای و تگرال*، نمیدونم دقیق، ولی فک میکنم جزء کارای حرفهایه. هر بار باز کردهم، خیلی خوب شده. و همینطور برش آخر شیرینی که همه یک اندازه و تمیز باشه. خداوکیلاتی خیلی خوب زدم. من که هیچوقت از خودم و کارم راضی نیستم و عیب و ایرادات کارم خیلی بیشتر به چشمم میاد، از سولی دیروز خودم، ۸۰ درصد رضایت داشتم ^_^ و خب اینم بگم مثلا از سولی چند روز پیش اون یکی بردست که چند ساله کار میکنه، ۷۰ درصد رضایت داشتم 😁 خببب، البته معمولا آدم کارای اولش که شاید با تمرکز صددرصد انجام میده بهتر درمیاد، ولی ایشالا که من رو به پیشرفت باشم، نه پسرفت.
* تختهای و تگرال، کیکایی هستن به ابعاد فک کنم ۴۰×۶۰ به ارتفاع بین دو تا چهار سانت. از وسط که نصفشون کنیم، یعنی ارتفاع کیک نصف بشه، میگیم باز کردن لای تختهای یا تگرال. و باید همهجاشم یک اندازه دربیاد.
- تاریخ : پنجشنبه ۱۲ بهمن ۰۲
- ساعت : ۰۷ : ۳۳
- نظرات [ ۱ ]