مونولوگ

‌‌

اولین تجربه‌ی ترسناک وحححشتناک :(


دایی بیرون منتظر تموم شدن تایم تست پنی‌سیلین‌اند و من اینجا زیر سرم خوابیدم. آخرین دکتری که برای سرماخوردگی رفتم یادم نیست، فک کنم همون دفعه بود که آمپول زدم و برگشتنی مامان بغلم کردن، اینقد کوچیک بودم. الان هم سرم زدنی نبودم، دکتر گفت "آمپول" گفتم "اصلا" نتیجه شد نیم لیتر مایع زرد سرد که داره وارد بدنم میشه.
دیشب رو اگه "شب مرگ" بنامم، شاید چندان خطا نکرده باشم. از دامنه تا قله‌ی مریضی‌های من چند ساعته فقط. همون دیشب شروع شد، منو کشت و کفن هم کرد! الان دستمو از زیر کفن آوردم بیرون دارم تایپ می‌کنم :)

+ داره تموم میشه، بای‌بای :)

  • نظرات [ ۳ ]
مستر صفری
۰۲ فروردين ۹۷ , ۲۰:۱۸
سلام.
خدا بد نده، چی شده؟
ان شا الله بهتر میشی:)

پاسخ :

سلام
ممنون
جناب قدح
۰۲ فروردين ۹۷ , ۲۰:۱۸
سلام تسنیم بانو :)
دور از جون

در شب آرزوها ان شاءالله حاجت روا باشید .
التماس دعا داریم .

شما هم برای ما دعا کنید ...

پاسخ :

سلام
ممنون، ان‌شاءالله حوائج شمام برآورده‌ی به خیر بشه.
serek Khatoon
۰۳ فروردين ۹۷ , ۰۱:۵۶
سلام
خوبی؟ 
خواهشا زنده بمون ایام عیدی ^__^

پاسخ :

سلام
بعله! بهترم خدا رو شکر :)
چشم ^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan