دایی بیرون منتظر تموم شدن تایم تست پنیسیلیناند و من اینجا زیر سرم خوابیدم. آخرین دکتری که برای سرماخوردگی رفتم یادم نیست، فک کنم همون دفعه بود که آمپول زدم و برگشتنی مامان بغلم کردن، اینقد کوچیک بودم. الان هم سرم زدنی نبودم، دکتر گفت "آمپول" گفتم "اصلا" نتیجه شد نیم لیتر مایع زرد سرد که داره وارد بدنم میشه.
دیشب رو اگه "شب مرگ" بنامم، شاید چندان خطا نکرده باشم. از دامنه تا قلهی مریضیهای من چند ساعته فقط. همون دیشب شروع شد، منو کشت و کفن هم کرد! الان دستمو از زیر کفن آوردم بیرون دارم تایپ میکنم :)
+ داره تموم میشه، بایبای :)
- تاریخ : پنجشنبه ۲ فروردين ۹۷
- ساعت : ۲۰ : ۰۹
- نظرات [ ۳ ]