مونولوگ

‌‌

مثل یه دختر بد که معلوم نیست دیگه چی از دنیا می‌خواد

 

کلافه و عصبی‌ام

مثل کسی که نیروی آموزشیش طبق میلش نیست

مثل کسی که چند تا سوتی داده

مثل یه درونگرا که دچار "افسردگی پس از بروز هیجان"! شده

مثل کسی که باباش اومده سر کار دنبالش، ولی دیرتر از هر شب رسیده خونه

مثل کسی که از فرط سرشلوغی جورابای نشسته‌ش داره سر به فلک می‌زنه

مثل کسی که رنگ روپوش جدیدشو دوست نداره و بدبختی اینه که خودش انتخاب کرده

مثل کسی که مامانش گیر میده که بیا فقط دو لقمه غذا بخور

مثل کسی که دیگه پلی لیستشو دوست نداره

مثل کسی که دربه‌در یه تعطیلیه و وقتی تعطیلی میاد حتی نمی‌تونه استراحت کنه

مثل کسی که تنهاست و کسی نیست به حرفاش گوش بده، ولی غم‌انگیز اینجاست که می‌دونه کسی هم باشه حرف نخواهد زد

مثل کسی که هزار تا پرونده‌ی باز تو ذهنشه که رو عملکردش تاثیر میذاره

مثل کسی که شیرکاکائوش بدمزه بوده

مثل کسی که به خاطر مرض نوظهور درد معده دیگه نمی‌تونه قهوه بخوره

مثل کسی که ازش تعریف می‌کنن و باور نمی‌کنه

مثل کسی که دلش برای آشپزخونه و قیف و پالت و شکلات تنگ شده

مثل کسی که یه چیزی خریده و روز بعد ارزش اون چیز با کله خورده زمین

مثل کسی که کنترل تلویزیون اتاق کارش گم و کلیدهای تلویزیونش خرابه و نمی‌تونه راحت بین فیلم‌هایی که برای بچه‌ها میذاره سوئیچ کنه و این بیشتر از اینکه کارشو راحت کرده باشه، سختش کرده

مثل کسی که فرم‌های چندین روز بیمارستان رو ثبت نکرده و فشارش مثل تپه رو پشتشه

مثل کسی که حوصله‌ی آدما رو نداره، دوست داره دنیا رو بذاره رو سایلنت، بگیره بخوابه و چند سال بعد بلند بشه

مثل کسی که خسته است، خسته است، خسته است...

 

  • نظرات [ ۲ ]
پلڪــــ شیشـہ اے
۰۱ شهریور ۰۱ , ۰۲:۵۲

خدایا

عزیزم

تنسیم یه استراحت فوری نیاز داره

لطفاً رسیدگی بشه.

 

 

عزیزدلم، بیااااا بغلم. حق داری که با وجود تمام اینا که نه، حتی دو سه موردشون احساس خستگی مفرط داشته باشی. 

دمت گرم

خیلی خداقوت بابت همه اون لحظه هایی که خستگی ها و بدو بدو هات دیده نشد. بابت همه اون وقتایی که نیاز به همدم داشتی ولی خودت و شونه هات شدن همدمت. :*

تنسیم جان مرخصی نمیتونی بگیری؟ 

به نظرم حتما یه مشاور دلسوز و کاربلد پیدا کن. حداقل توی اتاق مشاوره آدم میتونه خودش و برون ریزی کنه بدون قضاوت، بدون ترس و خجالت از اینکه چؤا خودم و ابراز کردم

واسه خودت هدیه بخر. چیز میزای ریزه میزه و حال خوب کن. حتی یه مرخصی واسه یه خواب راحت چند ساعته میتونه باشه.

 

امیدوارم که اوضاع جوری پیش بره که یکی یکی این غم و غصه ها التیام پیدا کننند و حالت رو به راه بشه

پاسخ :

چه باحال به خدا گفتی عزیزم :)
خیلی لطف داری عزیزم. مرسی از دعاهای خوب و قشنگت :)
می‌دونی این حال ناخوب مقطعیه.
مرخصی تازه گرفتم و رفتم سفر. به این زودیا نمیشه دوباره بگیرم.
مشاوره هم اصلا نمی‌تونم باهاش کنار بیام. یعنی من از اونایی نیستم که تو اتاق مشاور خودشونو بیرون می‌ریزن :)

بازم مرسی :)
س _ پور اسد
۰۱ شهریور ۰۱ , ۱۱:۰۸

سلام وخداقوت

فکر کنم اگر من چیزی بگم ! حتما" وضع روحیتان از این هم که هست بدتر خواهد شد :)

پس :" صم بکم عمی ..." البته به خودم وبلا انتساب به سرکارعالی :)

وفقکم

پاسخ :

سلام و درود
نه چرا همچین فکری می‌کنین؟
خیلی هم ممنون از احوال‌پرسیتون :) لطف کردین

شما هم همچنین :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan