مونولوگ

‌‌

۱۴ فروردین ۱۴۰۱

 

امروز یک خطای وحشتناک کردم. تو NICU کارم که با نوزاد تموم شد فراموش کردم در انکوباتور رو ببندم. نوزاد هم پره‌ترم (نارس) 30 هفته بود. خیلی وضع بدی پیش اومد، بخصوص که تازه‌کار هم هستم.

بعد از بیمارستان رفتم لوازم قنادی سابق، اونی که قبل از مرمریان می‌رفتم. مرمریان خوبه ها، قیمتاشم خوبه، تنوعشم خوبه، ولی فضای فروشگاهی که سابقا می‌رفتم رو بیشتر دوست دارم. احساس می‌کنم روح داره. در مقایسه مثل بعضی از کتاب‌فروشی‌های بزرگ و چند طبقه و دارای کافی‌شاپ و... با یه کتاب‌فروشی کوچیک و دنج و دوست‌داشتنی با فروشنده‌ی اهل دل که می‌تونی ساعت‌ها توش بچرخی. هر وقت میرم مرمریان، انگار یه جوری باید عجله کنم، از رو لیست تند تند تیک بزنم و بیام بیرون. یک عالمه فروشنده داره که هیچ کدوم اهل دل نیستن. همیشه هم بعد از برگشت یادم میاد یه چیزی رو یادم رفته بخرم. ولی این یکی فروشگاه که میرم، قشنگ می‌تونم برم واسه خودم بچرخم. بیشتر جنس‌ها در دسترسن و لازم نیست به کسی بگم بیاره ببینم یا بیاره بخرم. دو سه تا فروشنده داره که همه میانسالن، ولی خیلی باحوصله و خوش‌اخلاق. آدمو دنبال نمی‌کنن که چی می‌خوای برات بیارم یا حتی ببینن کسی چیزی بلند نکنه. اینجا که میرم معمولا ریلکسم، چیزی رو فراموش نمی‌کنم و اغلب چند برابر چیزی که تصمیم داشتم خرید می‌کنم و میام بیرون :) سخن به درازا کشید! امروز رفتم اینجا و چهار تا قالب ناودونی برای خواهرم خریدم، چهار تا ماسوره، یه قیف زولبیا، گلوکز، جوهرلیمو و نشاسته‌ی گل برای خودم. می‌خواستم امروز بامیه درست کنم برای افطار ببرم کلینیک، ولی ضعف کرده بودم نشد. فردا ان‌شاءالله زولبیا و بامیه درست می‌کنم، اگه خوب شد اینجا هم میذارم، دل همون دو سه نفری که می‌خونن بسوزه، اونا هم دیگه نخونن :)))

 

+ بعد حدود شش سال روزانه‌نویسی به این نتیجه رسیدم که عنوان پست، تاریخ روز باشه خیلی راحت‌تره :))

 

  • نظرات [ ۴ ]
فاطمه ‌‌‌‌
۱۴ فروردين ۰۱ , ۱۸:۰۴

من عاشق بامیه‌ی ماه رمضونم! (خواستم یه وقت فکر نکنی اون گیاهه رو دوست دارم :دی) ببینم امسال چقدر می‌تونم خودمو کنترل کنم که در خوردنش زیاده‌روی نکنم :))

پاسخ :

من از اون یکی بامیه بدم میاد، نمی‌خورم اصلا :)
به نظرم کنترل نکن :))) یک ساله و یک ماه رمضون، یک ماه رمضونه و یک بامیه. (شیطان در غل‌وزنجیر هم می‌تونه وسوسه کنه :)))
فاطمه ‌‌‌‌
۱۴ فروردين ۰۱ , ۲۲:۰۱

منم بدم میاد از اون یکی :))

دو تا در روز به خودم اجازه دادم بخورم! یکی سحر، یکی افطار! فعلا روز اول موفق بودم =)) (ببین قبلا چی بودم!)

پاسخ :

O_O ملت چه سخت‌گیریا می‌کنن نسبت به خودشون!
اصلا مگه یک دونه هم حساب میشه؟ :))) من والا کمتر از ده تا تو هر نوبت رو که نمی‌شمارم اصلا :))
فاطمه ‌‌‌‌
۱۴ فروردين ۰۱ , ۲۳:۲۶

داری وسوسه‌م می‌کنی =))))

پاسخ :

قبل هر بامیه ده بار بخون من شر الوسواس الخناس :))) بعد هم نخور، بفرست بیاد من زحمتشو تقبل می‌کنم ^_^
حامد سپهر
۱۵ فروردين ۰۱ , ۱۰:۰۳

ما خواستیم درست کنیم نشد یعنی زولبیاها خیلی کلفت و بد قواره میشه:)

پاسخ :

چند بار امتحان کنین تا درست بشه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan